طرحواره بازداری هیجانی
تا حالا شده حس کنی نمیتونی احساساتت رو راحت بیان [...]
تا حالا شده حس کنی نمیتونی احساساتت رو راحت بیان [...]
تا حالا شده حس کنی همیشه در حال کمک به [...]
تا حالا شده تو جمعهای دوستانه یا خانوادگی حس کنی [...]
تا حالا شده حس کنی بدون کمک دیگران نمیتونی از [...]
تا حالا شده حس کنی یه چیزی تو وجودت کمه، [...]
تا حالا شده حس کنی هر کاری میکنی، باز هم [...]
تا حالا شده حس کنی هیچکس درکت نمیکنه و همیشه [...]
میدونی، خیلی از ماها یه صدای کوچیک تو ذهنمون داریم [...]
تا حالا شده حس کنی همه دارن ترکت میکنن و [...]
تا حالا شده حس کنی همیشه باید نظر بقیه رو [...]