مهارت های قبل از ازدواج

مهارت های قبل از ازدواج

تبریک به شما! که برای یادگیری مهارتهای قبل از ازدواج اشتیاق دارید. در این مقاله چند مهارت ضروری برای یک رابطه عاطفی سالم را بیان می کنیم:
مهارتهای قبل از ازدواج و مهارت های زوجین

مهارت اول قبل از ازدواج: هنر عشق ورزیدن

مرحله ماه ‌عسل در رابطه عاطفی زوج ها یک پدیده‌ی ثابت‌شده خوب است. این مرحله در ابتدای یک رابطه شروع می‌شود و تا 2 سال ادامه دارد. ” از مشخصه‌های این دوره می توان به سطح بالای عشق شهوانی همراه با احساسات شدید شیفتگی، سرخوشی و همچنین آرمانی ساختن شریک عاطفی اشاره کرد” (لواندوسکی، 2013،صفحه 1).

عشق‌ورزی به همسرتان در طول دوران ماه‌عسل ساده است، اما نیاز به تلاش دارد که همیشه همان سطح از عشق را ابراز کنید. اولین عادت در ازدواج‌های موفق این است که با خواست و میل خود تلاش کنید تا عشق شما حفظ شود.

یکی از مهم ترین مهارت های قبل از ازدواج هنر عشق ورزیدن است

تست روانشناسی ازدواج : اگر نیاز دارید که تمامی مشکلات رفتاری و عاطفی خود را در زندگی مشترک پیدا کنید و برای بهبود آنها عمل کنید حتما این تست را انجام دهید

عشق بادوام و با ثبات به چه چیزی نیاز دارد؟

زوج ها به‌منظور مراقبت از عشقشان، لازم است که هرروز به همسرشان عشق بورزند. عشق ورزیدن یک فعل است، بدین معنا که اقداماتی وجود دارد که هر همسر نیاز است آنها را به کار بگیرد تا اطمینان حاصل کند که خود و همسرش هردو حس دوست داشته شدن را دارند. پس از دوران ماه‌عسل، زوج‌ها همچنان می‌توانند احساسات عاشقانه نسبت به یکدیگر داشته باشند اما لازم است درک کنند که این احساسات همیشه به‌صورت خودجوش به وجود نمی‌آیند. مسئولیت‌های زندگی می‌توانند روز به ‌روز بر سر راه این احساسات قرار بگیرند و اگر افراد در عشق ورزیدن به همسر خود تلاش نکنند، این احساسات از بین می‌روند.

در مورد ازدواج و رابطه قبل از ازدواج افسانه هایی وجود دارد که در زیر به تعدادی از آن ها اشاره می کنیم:

افسانه اول: عشق بعد از ازدواج بصورت گل و بلبل و هیجان انگیزی تا آخر زندگی ادامه پیدا می کند

اما واقعیت چیست؟

عشق بعد از ازدواج توأم با لحظات خوب و بد است. در اینجا به دو مؤلفه از عشق که تجربه می‌کنیم اشاره می‌کنیم: شیفتگی و دلبستگی- دلبستگی به احساس آرامش ناشی از پیوند هیجانی با افراد دیگر که می‌تواند با دوستان، خانواده، یک شریک یا همسر احساس شوند را شامل می‌شود. درحالی‌که شیفتگی به عشق یا جذابیت شهوانی که به‌طور خاص با یک معشوق یا همسر تجربه می‌شود اشاره دارد

در عشق بعد از ازدواج زوجین دل‌بستگی را در اغلب اوقات تجربه می‌کنند، درحالی‌که شیفتگی گذرا است. زوج هایی که انتظار دارند دائماً احساس عاشق بودن را داشته باشند، احتمالاً در عشق پس از ازدواج، خوشحال نخواهند بود، به این علت که این عشق نیاز به انجام یک سری کارهایی دارد تا احساسات را با عاشقی همراه کند.

همین الان خودتو بسنج و بدون دانش عاطفی داری یا نه جایزه هم بگیر

[wp_quiz_pro id=”20470″]

افسانه دوم: اگر شما با شخص شایسته‌ای ازدواج‌کنید، ازدواج شما باید آسان باشد.

واقعیت: برخی از ازدواج‌ها بدون شک نسبت به دیگر ازدواج‌ها آسان‌تر هستند؛ اما احتمال نمی‌رود که یک ازدواج در همه‌ی زمان‌ها آسان خواهد بود. افرادی به مدت طولانی باهم زندگی می‌کنند که انتظار رخ دادن هر دو شرایط مثبت و منفی را داشته باشند. مشاوران لازم است به مراجعین خود یادآوری کنند که زمان‌هایی که اوضاع به نحو دلخواه پیش نمی‌رود، لزوماً به این معنا نیست که رابطه‌ی آنها در یک نقطه‌ی بدی قرار دارد. در طول زمان‌های دشوار، مراجعین نیاز به راهنمایی دارند درباره اینکه چگونه باهم صمیمی بمانند و ارتباطشان حفظ شود. گاهی اوقات این امر تلاش بیشتری می‌طلبد.

افسانه سوم: زمانی که احساسات عاشقانه شما از بین رفته است، دیگر نمی‌توانید مثل قبل عاشق همسرتان شوید.

واقعیت: وقتی زوج ها می‌گویند: «دوستت دارم اما عاشقت نیستم»، مسلماً دو سبک متفاوت عشق، دلبستگی و عشق رمانتیک را در زندگی خود تجربه می‌کنند. در مقاله “دانش عشق” (بی بی سی، 2014)، نویسنده سه مرحله متمایز از عشق را مطرح می کند که عبارتند از: مرحله اول: مرحله میل و اشتیاق شهوانی – جنسی، مرحله دوم: مرحله جذابیت- مدهوشی و شیفتگی کامل به شریک عاطفی خود و مرحله سوم: مرحله دلبستگی- که اشاره دارد به پیوند بلندمدت متعهدانه زوج ها در زندگی نسبت به یکدیگر. زمانی که زوج ها می‌گویند عشقشان فرونشسته است اغلب به گذر از مرحله شهوت و جذابیت به دلبستگی بیشتر بر پایه‌ی عشق اشاره دارند.

زوج هایی که انتظار دارند این مراحل اولیه با شدت قبل در زندگی آنها باقی بماند در زندگی ضربه می‌خورند. گاهی اوقات زمانی که زوج ها به مرحله‌ی بعدی گذر می‌کنند، گمان می کنند که عشقشان نسبت به شریک زندگی‌شان از بین رفته است.

مطالعه بیشتر: ویژگی های ازدواج موفق

افسانه چهارم: عشق پس از ازدواج کسل ‌کننده است.

واقعیت: عشق پس از ازدواج متفاوت است اما به این معنا نیست که کسل‌کننده است. زمانی که زوج ها در عشق یکدیگر سهیم می شوند، متعهد به بودن با همدیگر در روز های خوب و بد، تجارب جدید و تجارب مادی و معنوی می‌شوند. آنها نسبت به همسرشان همان‌گونه که در حال حاضر است و همسری که در طول زمان تغییر خواهد کرد متعهد می‌شوند. در یک چرخه رایج زندگی، زوجین مراحل گذار متعددی را تجربه خواهند کرد که شامل متأهل شدن، بزرگ کردن فرزندان، هدایت فرزندان به سمت بزرگسالی، روانه ساختن فرزندان بزرگسال وزندگی به‌عنوان بزرگسالان سالخورده است .

علاوه بر این گذارهای بنیادین، زوجین همچنین بی‌کاری یا تغییرات شغلی، جابجایی و با افزایش سن، ناتوانی و بیماری را تجربه خواهند کرد. ازدواج مانند زندگی، همان چیزی است که خود شخص آن را می‌سازد. افراد، مجرد یا متأهل، می‌توانند انتخاب کنند که یک زندگی کسل‌کننده داشته باشند یا انتخاب کنند که زندگی‌شان را به بهترین نحو سپری کنند.

افسانه پنجم: عشق شمارا کامل خواهد کرد.

واقعیت: پیام اساسی به دختران جوان در بسیاری از داستان‌های افسانه‌ای این بوده است که شاهزاده‌ی دلربایی را پیدا می کنند و تا آخر عمر با یکدیگر و با خوشی زندگی می کنند. هرچند عشق امر بسیار مهمی است ولی تنها یک بخش از ازدواج زوج ها است. بخش دیگر ازدواج که افراد اغلب در مورد آن صحبت نمی‌کنند همان وظایف در ازدواج است. وظایف در ازدواج شامل فهرستی از کارهایی است که باید انجام شوند، مانند امور روزمره، تعیین قرار ملاقات، عشق‌بازی و همکاری در تربیت فرزندان. گاهی اوقات، اگر یک زوج در مذاکره بر سر وظایف ازدواجشان به‌خوبی عمل نکنند، عشق میان آنها به ‌اندازه کافی نیرومند به نظر نمی‌رسد.

واقعیت این است که ازدواج گاهی توأم با شادی و گاهی توأم با کشمکش است. همان‌طور که پتی سیمث (1992) در آهنگ معروفش می‌گوید «گاهی اوقات عشق به تنهایی کافی نیست».

زمان‌هایی در ارتباط یک زوج وجود دارد که هر یک از آنها ملزم می‌شود تا به ‌تنهایی به خودشان و شادکامی خودشان تکیه کنند. زوج هایی که ازدواج می‌کنند، منافع زیادی می‌برند از جمله صمیمیت، همراهی و تعامل روزانه و همسرشان را به شبکه‌های بزرگ‌تری از دوستان، خویشاوندان و جامعه متصل می‌کنند که می‌توانند در مواقع نیاز با آنها ارتباط برقرار کنند (موزیک و بامپس، صفحه 2، 2012). به زبانی دیگر، شادی و تکامل افراد بر پایه‌ی شادکامی خودشان است.

برای افزایش عشق می توانید مهارتهای زیر را در خود افزایش دهید:

مهارت خلق آئین های زن و شوهری

در کتاب “5 زبان عشق”، گری چاپمن (2009) پنج روش مختلفی که زوجین از طریق آنها می‌توانند عشق را به دیگری نشان دهند، را مطرح می‌کند که عبارتند از: اختصاص زمان هایی برای باهم بودن، نوازش کردن جسمانی، به کار بردن کلمات محبت آمیز برای یکدیگر، کمک‌کردن و هدیه دادن.

به اشتراک گذاشتن خاطرات مثبت – مهارتهای قبل از ازدواج

زمانی که یک زوج خاطره ی مثبتی را با یکدیگر به اشتراک می‌گذارند، احساسات قدیمی پیوند و شادکامی دوباره احیاء می‌شوند. جان گاتمن (1995) گزارش داد که زوج ها به نسبت یک تعامل منفی با یکدیگر به  پنج تعامل مثبت  نیاز دارند تا آن یک تعامل منفی خنثی شود. به اشتراک گذاشتن خاطرات مثبت یکی از فعالیت هایی است که  زوج ها می‌توانند برای تجربه‌ی تعامل مثبت از آن استفاده کنند.

متخصصان می‌توانند مراجعین را به بیان مجدد خاطرات مثبت قدیمی به‌عنوان یک مهارت به‌منظور بازگشت احساسات مثبت، سرور و پیوند هدایت کنند؛ و جهت استفاده از این مهارت در جلسه، متخصصان می‌توانند از مراجعین خود درخواست کنند تا درباره‌ی یک یا بیش از یک خاطره صحبت کنند. اگر مراجعین شما در این رابطه دچار مشکل شدند، می‌توانید چند ایده به آنها پیشنهاد دهید مانند به یاد آوردن اولین قرار ملاقات، اولین باری که متوجه شدند که عاشق همسرشان هستند، یا لحظه‌ای که برای ابراز عشق دست پاچه شده بودند و در حال حاضر هر دوی آنها به این موضوع می‌خندند.

مهارت قدردانی

اساساً، مشاوران می‌توانند به زوجین رفتارهای تقویت مثبت را آموزش دهند تا زمانی که همسرشان قدردانی می‌کند به‌ کار گیرند. یک فایده‌ی این کار این است که افراد تمایل دارند تا رفتارهایی که با آنها احساس می‌کنند مورد قدردانی قرار گرفته‌اند را تکرار کنند.

مهارت دوم  قبل از ازدواج :همدلی

همدل بودن، دومین عادت مؤثر برای ازدواج‌های موفق است. . Being empathetic

همدلی در روابط زوجین یک ابزار بسیار ارزشمند برای کمک به افراد است تا به یکدیگر گوش دهند، مشکلات را بیشتر درک کنند، و به راه‌حل‌هایی دست پیدا کنند تا واقعاً مشکلاتشان را برطرف کنند. همدلی تمام مشکلات را در یک رابطه حل نمی‌کند، اما می‌تواند شدت و تکرار بحث‌وجدل‌ها را کاهش دهد. بهتر کنار آمدن با یکدیگر یک گام مهم در آموزش به زوجین است.

اسطوره شماره 1: برای نشان دادن همدلی باید با همسرتان موافق باشید.

واقعیت: نشان دادن همدلی، تنها نیازمند یک شخص است تا دیدگاه شخص دیگری را گوش دهد و مقداری درک درباره آن دیدگاه را نشان دهد.

من ارزش آموزش مهارت‌های همدلی  به مراجعین خود را در جلسات مشاوره دیده‌ام. همدلی می‌خواهد به زوج ها کمک کند تا حتی زمانی که بر سر موضوعی اختلاف دارند، با یکدیگر هماهنگ باشند.

اسطوره شماره 2: همدل بودن در جریان یک بحث به زوج ها کمک می‌کند تا تعارض خود را حل کنند.

واقعیت: این موضوع برخی از مواقع‌ کارآمد و برخی دیگر از ‌اوقات کارآمد نیست. در بعضی از موقعیت‌ها، استفاده‌ی زوج ها از همدلی به آنها کمک می‌کند تا از شدت یک بحث بکاهند. اما، یک بحث اغلب برای زوج ها یک موقعیت پرفشار است و زمان بسیار دشواری برای زوج ها است تا همدل باشند. ماهیت بسیاری از جدل‌ها شامل؛ بالا بردن صدا، بیان نظرات متفاوت و گاهی اوقات گوش ندادن  و اهمیت ندادن به دیدگاه فرد دیگر است. یک نفر معمولاً در تلاش است تا در طول یک بحث، اشتباه همسرش را ثابت کند. همدلی در این موقعیت ممکن است بسیار دشوار باشد یا حتی برخلاف انتظار به هدف نهایی یعنی اثبات اشتباه همسر برسد.

مطالعه بیشتر: نکات همسرداری و زناشویی

اسطوره شماره 3: نشان دادن همدلی یک ضعف است و مشابه با تسلیم شدن است.

واقعیت: معمولاً خانم‌ها به اینکه چگونه بیشتر همدل باشند فکر می‌کنند درحالی ‌که مردان به فکر آن هستند که روی حرف خود بمانند و برای حقوق خود بجنگند. زمانی که من مهارت‌های همدلی را آموزش می‌دهم، معمولاً مردان کسانی هستند که بیان می‌کنند همدلی یک ضعف است. من فکر می‌کنم یک دلیل بزرگ برای این امر، آن است که مردان و زنان به‌طور متفاوتی اجتماعی و بزرگ شده‌اند.

مهارت ازدواج سالم : بخشش

از جمله مهارتهای ضروری برای قبل از ازدواج هنر بخشش است. اکثر متخصصین و افراد گزارش خواهند کرد که یکی از مهم‌ترین عامل‌ها در حفظ یک زندگی شاد و بادوام، بخشش است ( فینچمن، پالری، و ریگالیا،2002). بخشش یک مهارت همدلی است به دلیل آن‌که اغلب مستلزم این است که شخص راهی برای درک این موضوع پیدا کند که چرا همسرش دست ‌به‌ کاری آزار دهنده زده است.

به‌ عنوان ‌مثال، به ‌منظور بخشش شخصی به خاطر دروغ گفتن، فرد باید در نظر بگیرد که چرا همسرش احساس کرده است که نیاز دارد دروغ بگوید.

در مثالی دیگر، اگر یک زوج جروبحث شدیدی داشتند که در آن به یکدیگر توهین کرده‌اند، بخشش ممکن است از فرد بخواهد قبل از اقدام، به شرایط روحی همسرش توجه کند.

شاید همسرش احساس آسیب یا در تله افتادن کرده است و سپس از کوره در رفته است.

به دلایل مختلف بخشش می‌تواند یک مفهوم مفید برای گفت‌وگو با مراجعین پیش از ازدواج باشد.

برای برخی از مراجعینی که تا به‌ حال به ‌طور جدی درباره نقشی که بخشش در ارتباطشان بازی خواهد کرد فکر نکرده‌اند. برای دیگر مراجعینی که هرگز یاد نگرفته‌اند چگونه ببخشند.

متخصصین این فرصت رادارند که به مراجعین آموزش دهند، چگونه ببخشند. این یکی از مهارتهای قبل از ازدواج است که برای بعد از ازدواج اهمیت آن را خواهید دید.

مهارت 3- مهارت دعوا کردن محترمانه

دعوا کردن­ محترمانه­ سومین ویژگی ازدواج­های موفق است. Fighting respectfully

هنگامی که نمی توانیم از زوجین انتظار اجتناب از بحث با یکدیگر را داشته باشیم، در این شرایط آنچه اهمیت دارد این است که زوجین را راهنمایی کنیم تا با روشی که آسیب کمتری به رابطه شان می زند با یکدیگر مخالفت کنند.

شیوه مخالفت زوجین با یکدیگر اثر جدی بر چگونگی دیدگاه آنها نسبت به سلامت رابطه شان دارد. به همین علت است که آموزش مهارت های صحیح حل تعارض به زوجین پیش از ازدواج، بسیار مهم است.

دعوای­ محترمانه مستلزم رعایت مواردی برای هر دو نفر است. هر یک از افراد باید بیاموزند که چگونه هیجانات خود را مدیریت کنند و روش هایی را برای پایان دادن به یک بحث در صورتی که بسیار شدت پیدا کرده است، ابداع کنند و مدلی از گفتگو را  برای رسیدن به بهترین نتیجه ممکن که به نفع هر دو نفر آنها باشد، پیدا کنند.

زوج ها نیاز دارند تا بیاموزند، به جای جنگیدن برای به اثبات رساندن اشتباه طرف مقابل، باید یاد بگیرند که چگونه تعارض را حل کنند تا هر دو طرف در انتها خوشحال و راضی باشند

اسطوره شماره1: رابطه­ سالم یعنی رابطه ­ی بدون تعارض.

واقعیت: تعارض، شیطانی بدکار اما ضروری در اغلب روابط است.

هرچند زوج هایی وجود دارند که به ندرت با یکدیگر مخالف باشند، اما این امر رایج است که آن ها با یکدیگر تعارضاتی دارند ولی سعی می کنند از بالا گرفتن آن تعارضات اجتناب کنند.

تعارض می­ تواند تأثیر مثبتی بر زندگی اجتماعی افراد داشته باشد. تعارض به افراد کمک می­کند تا تنش را حل کنند، و با وجود تفاوت های ذاتی، پیوند را بین آنها قوت می بخشد( مزا- دی- لونا و رومرو- زییپدا، 2013).

زوج هایی که در عین اختلاف راهی برای کنار آمدن با تفاوت­هایشان پیدا می­کنند، مایلند شاد باشند.

این تعارض به تنهایی نیست که به رابطه آسیب می رساند بلکه تعارضی آسیب رسان است که به طریق محترمانه­ای حل و یا به خوبی مدیریت نشود.

اسطوره شماره 2: درصورت وقوع دعوا و مشاجره، حتما باید یک نفر برنده و یک نفر بازنده باشد.

واقعیت: درحقیقت، دعوا کردن به این شکل اغلب باعث رنجش­های جدی در زوج هایی که من در جلسات درمان با آنها کار می ­کنم می شود. با یک برنده و یک بازنده، اغلب زوج هایی را می یابید که برای اثبات اشتباه یکدیگر می­جنگند. مشکل این نوع دعوا کردن این است که زوج ها نمی­توانند راهی برای موافقت یا مخالفت یا عبور از یک مسئله بیابند و ضمنا نمی خواهند بابت آن­ هم چشم در چشم شوند.

یکی از مهارت های قبل از ازدواج این است که بتوانیم بدون موضع گیری کور کورانه صحبت کنیم

به منظور تأمل درباره این مفهوم با نگاهی متفاوت، من اغلب به زوج ها می گویم که جنگیدن برای برنده شدن باعث می شود هر دوی شما احساس کنید بازنده هستید. بله یک نفر ممکن است برنده باشد اما این برد به قیمت طرف مقابل اوست. فرد مقابل آسیب می­بیند و این احساس تا مدت­های طولانی بعد از آن ادامه خواهد داشت. اگر یک نفر ببازد درواقع هر دو نفر بازنده­اند.

بهتر است به زوج ها آموزش داده شود که چگونه برای راه حل های برد/ برد بجنگند یا در اینکه هر کدام از آنها با کمی بده و بستان با یکدیگر مصالحه کنند. همچنین بهتراست به زوج ها آموزش داده شود که بین داشتن نقطه نظرات مختلف و اعتقاد به اینکه آنچه آنها فکر می کنند یک حقیقت است تفاوت وجود دارد. بسیاری از افراد به اشتباه این عقیده را دارند که روش­هایی که آنها این مسائل را حل می­کنند در واقع راه صحیح است، و در واقع اغلب این تنها شیوه­ای است که از بین شیوه های متعدد حل آن مسئله آموخته­اند. هیچ درست و غلطی در موقعیت­های اجتماعی وجود ندارد فقط راه­های زیاد و متفاوتی برای حل مسائل وجود دارد.

مطالعه بیشتر: مشاوره همسرداری

اسطوره شماره 3: زوج ها باید تعارض ها را در سریع ترین زمان ممکن حل کنند.

واقعیت: در بسیاری از موارد، این یک ایده خوب است که زوج ها تعارض را فورأ حل کنند چرا که به این شکل، رنجش و دلخوری، بیشتر نمی شود. اما، تعارض هایی وجود دارد که در یک جلسه حل نخواهند شد. گاهی اوقات، این قاعده باعث می شود که زوج ها بسیار شدید با یکدیگر جروبحث کنند و کارهایی را نسبت به هم انجام دهند که جبران ناپذیر می باشند. موقعیت­های دیگری هم هستند که حل یک تعارض را در مدت زمان کوتاه با مشکل مواجه می­کند. مانند موقعیت هایی که افراد در مقابل خانواده یا دوستان دارند. زوج هایی که در مقابل دیگران می ­جنگند وارد مثلث سازی نیز می­شوند.

«وقفه زمانی» مهارت مفیدی برای زوجین است تا از پیشرفت یک مشاجره ای که ممکن است وخیم شود و یا به جایی برسد که طرفین به یکدیگر آسیب برسانند، جلوگیری کند. در برخی موارد«وقفه زمانی» تنها راه برای جلوگیری از درگیری­های فیزیکی است(برنوف، 2012). زمانی که«وقفه زمانی» را برای زوج ها توضیح می دهیم، به آنها می گوییم که «وقفه زمانی» در واقع روشی برای گفتن این جمله است: «من تو را بیش از این که این جدال را دوست داشته باشم، دوست دارم.»

زمانی که زوج ها مهارت وقفه زمانی را آموختند، متخصصین می­توانند چگونگی برقراری یک «وقفه زمانی مؤثر» را آموزش دهند. زوجین باید 4 مرحله مهم را رعایت کنند:

از کلمات یا عباراتی که هر دو بر روی­ آنها توافق دارند استفاده کنند.

2- در مدت‌زمان توافق شده به مکان­های مجزایی بروند.

از این زمان برای آرام شدن استفاده کنند.

زمانی بازگردند که آمادگی گوش دادن به همسر خود و محترمانه بحث کردن در مورد اختلاف ‌نظر را دارند.

مذاکره و مصالحه در مهارت های قبل از ازدواج

در ازدواج، نقطه نظرات متفاوتی پدیدار می‌شوند که مستلزم مذاکره خواهند بود. در مشاوره­ی پیش از ازدواج، آموزش راه­های مختلف مذاکره و چگونگی استفاده از آنها در موقعیت­های مختلف، کارگشا است. 5 شیوه مذاکره شامل: رقابتی، تطبیقی، اجتنابی، مشارکتی و مصالحه‌ای می­باشند(کوبرن، 2015).

متخصصین می­توانند شیوه‌های مختلف مذاکره را با برداشتن گام‌های زیر آموزش دهند:

هر پنج نوع مذاکره را با توضیح جزئیات به مراجعین ارائه دهید.

بپرسید آنها به استفاده از کدام شیوه، بیشتر تمایل دارند.

از مراجعین خود بخواهید مزایا و معایب استفاده از شیوه‌هایی را که در زندگی خود به کار گرفته‌اند یا دیگر شیوه‌های مذاکره را مشخص کنند.

از زوج بخواهید استفاده از شیوه‌های مذاکره‌ای را که ترجیح می‌دهند، در جلسه تمرین کنند.

از زوج بخواهید تا یک یا دو قدمی را که می­توانند شخصاً بردارند تا بتوانند مذاکره­ی بهتری با یکدیگر داشته باشند را مشخص کنند.

اگه فکر میکنی رابطه عاطفیت شکست خورده یا نمیتونی زندگی زناشویی تو نجات بدی و زندگی سردی داری این کتاب کلی میتونه بهت کمک کنه.اگه فکر میکنی که نیاز داری توی رابطت چطور رفتار کنی حتما استفاده کن.

خرید کتاب(کلیک)

عذرخواهی یکی از مهارت های قبل از ازدواج

خیلی اوقات با زوج هایی مواجه می‌شویم که از عذرخواهی کردن اجتناب کرده و یا از عذرخواهی به شکل غیر مؤثری استفاده می‌کنند. این خود یک مشکل ­است چرا که بدون عذرخواهی، نزاع‌ها بسیار طولانی خواهند شد. مؤثرترین عذر­خواهی­ها شامل 4 مرحله­اند:

با صدای بلند بگویید: من متأسفم…

سهم خود را به ‌عنوان کسی که اشتباهاتی مرتکب شده است، بپذیرید.

برای جبران موقعیت یا حل آن ‌یک راه پیشنهاد کنید.

ارتباط مجدد برقرار کنید(گاتمن،1995).

یادتان باشد در هنگام بحث و مشاجره به نکات زیر توجه کنید:

مبارزه با رفتارهای نامناسب و مخرب

خشونت بین فردی ممنوع

اظهارات غیرمجاز ممنوع

دعوا کردن در مقابل دیگران

مهارت چهارم درخواست مؤثر نیازها و خواسته‌ها

چهارمین عادت اساسی برای داشتن یک رابطه سالم برای هر فرد این است که نیازها و خواسته‌هایش را به درستی بشناسد و سپس بتواند آنها را به‌طور مؤثرتری از طریق این آگاهی با همسرش در میان بگذارد. در مثال بالا، نیازها در رابطه تغییر کرده است.

نیازها و خواسته‌ها در یک رابطه می‌تواند پیچیده باشد چراکه آنها در هر زمان تغییر می‌کنند. هر فرد در رابطه نیازها و خواسته‌های متفاوت دارد اما همیشه مشخص نیست که چه کسی مسئول پرداختن به این نیازها و خواسته‌ها است. شادترین زوج ها یک تعادل سالم بین پرداختن به نیازهای خود و برآورده کردن نیازهای همسرشان برقرار می‌کنند. هرچند، این عادت مستلزم انجام برخی وظایف است.

. افراد نیاز دارند در انجام کارهای زیر خود را توانمند سازند:

نیازها و خواسته‌های شخصی خود را در هر موقعیت به‌طور روشن شناسایی کنید.

تصمیم بگیرید که خودتان باید به این نیاز/ خواسته بپردازید یا از سمت همسرتان نیز به کمک احتیاج دارید.

اگر به همسرتان احتیاج است، نیاز/خواسته خود را به‌صورت محترمانه با او درمیان بگذارید.

در پاسخ، همسرتان انتخاب می‌کند که خودش به این نیاز توجه کند، برای یک توافق مذاکره کند، یا شرایط را برای شما تسهیل کند تا خودتان به نیازتان بپردازید.

اسطوره‌هایی درباره نیازها و خواسته‌های رابطه

اسطوره اول: هنگامی‌که شما برای مدت زیادی در یک رابطه هستید، باید بتوانید به‌طور غریزی نیازهای همسرتان را تشخیص دهید.

واقعیت: اگرچه برخی مسائل هستند که شما بتوانید آنها را تشخیص دهید، اما نیازها و خواسته‌ها به ‌مرور زمان تغییر می‌کنند. با زوجین بسیاری درباره اینکه چگونه همسرشان می‌پندارد که آنها در یک موقعیت چه نیازی دارند صحبت کرده‌ام. زمانی که فرض خود را با صدای بلند به همسرشان می‌گویند، همیشه درست از آب درنمی‌آید.

اسطوره دوم: این وظیفه همسر من نیست که به نیازهای من بپردازد. من باید بتوانم از خود مراقبت کنم.

واقعیت: این جمله یک ادعای سنگین در یک رابطه محسوب می‌شود. روابط به‌طور ذاتی سیستمی را ایجاد می‌کند که زوجین می‌توانند به میزان مختلف بر یکدیگر تکیه کنند. اگرچه این مهم است که به برخی از نیازهای خودمان توجه کنیم، اما باید میان رسیدگی به نیازها به‌وسیله خود و در مقابل، درخواست از همسر جهت کمک، یک تعادل برقرار باشد.

برخی افراد، در پذیرش کمک از سوی دیگران با خود درکشمش هستند، چراکه آنها با یک سبک دل‌بستگی اجتنابی یا طرد کننده رشد یافته‌اند. در سالم‌ترین روابط، افراد دل‌بستگی ایمن دارند، بدین معنا که آنها دارای سطحی از وابستگی ایمن نسبت به همسرشان هستند. آنها از وابسته بودن و درعین‌حال مستقل بودن در روابطشان، خشنود هستند. “چیزی به‌عنوان استقلال کامل از دیگران یا بسیار وابسته بودن به دیگران وجود ندارد. فقط وابستگی کارآمد و ناکارآمد وجود دارد”(جانسون،2004،صفحه 38 ).

افرادی که طرد کننده یا اجتنابی هستند هر کاری برای افراد انجام می‌دهند، اما به ‌ندرت از جانب دیگران کمک درخواست می‌کنند یا می‌پذیرند. آنها در پذیرش کمک از سمت دیگران، پذیرا بودن و آسیب‌پذیر بودن در کشمکش هستند.

اسطوره سوم: همسر من مسئول برطرف کردن تمام نیازهای عاطفی من است. اگر من شاد نیستم، به این دلیل است که او یک همسر خوبی نیست.

واقعیت: این جمله نیز یک ادعای سنگین محسوب می‌شود. درست مانند نمونه قبل، یکی از نیازها برقراری تعادل بین دادن و گرفتن در یک رابطه است. همسر شما می‌تواند برخی از نیازهای شما را برطرف کند. با این ‌حال، گاهی اوقات همسر شما در موقعیت سختی قرار دارد و نیازهای خودش را دارد. در این موارد، لازم است شما تا زمانی که همسرتان در شرایط بهتری برای کمک قرار گرفت، خود مسئول پرداختن به نیازهایتان باشید.

نیازهای رایج در روابط را تشخیص دهید

هنگام کار با زوجین پیش از ازدواج، این امر مهم است که به آنها آموزش دهید تا چگونه به‌طور واضح نیازها و خواسته ها را تشخیص دهند و در مسیر برآورده کردن آنها گام بردارند. یک از مهارت هایی که من از آن در جلسات استفاده می کنم، آموزش نیازهای رایج افراد در زندگی است.

شیوه‌های مؤثر و ناموثر درخواست نیازها و خواسته‌ها

بسیاری از زوجین می‌توانند از یادگیری چگونگی درخواست نیازها و خواسته‌هایشان با یک شیوه مؤثر سود ببرند. شیوه‌های واضح بسیاری وجود دارند که می‌توانند به ‌خوبی جواب دهند و شیوه‌هایی وجود دارند که خیلی خوب جواب نمی‌دهند. زوجین اغلب از شیوه‌هایی که رسیدن به نیازها و خواسته‌هایشان را دشوار می‌سازد، استفاده می‌کنند.

در جلسه مشاوره پیش از ازدواج، من این مهارت را با رسم یک خط عمود، بر وسط تخته سفید آموزش می‌دهم. من، در بالای هر قسمت، می‌نویسم، مؤثر و ناموثر. سپس، از مراجعین می‌خواهم شیوه‌های خاصی که می‌دانند برای آنها شخصاً ناموثر است و شیوه‌های خاصی که برای آنها بسیار مؤثر بوده است را مشخص کنند. من مثال‌های مراجعین را زیر هر قسمت می‌نویسم. تهیه این لیست مفید است، زیرا افراد از این ‌جهت که چه نوع شیوه‌ای برای آنها عالی جواب می‌دهد، متفاوت هستند. به‌طور ایده آل، این امر مهم است که هر فرد را به استفاده از شیوه‌ای که همسرش ترجیح می‌دهد، تشویق کنید.

این ها تعدای از مهارتهای قبل از ازدواج است که باید همیشه در ذهن خود داشته باشید. شما هم می توانید با به اشتراک گذاشتن این مقاله برای عزیزانتان، به آگاهی آن ها کمک کنید.

مطالعه بیشتر: روانشناسی ازدواج