بازسازی رابطه بعد از خیانت

بازسازی رابطه بعد از خیانت

کمتر تجربه ای در زندگی به تلخی تجربه خیانت همسر یا شریک زندگی است. می خواهم شیوه های بازسازی رابطه بعد از خیانت را بیان کنیم.

دکتر شرلی گلاس که متخصص درمان خیانت می گوید:

افشای بی وفایی و فهمیدن اینکه همسر شما به شما بارها دروغ گفته است دنیای امن و فضای اعتماد شما را نابود می کند.

او در ادامه می گوید:

طی تنها چند ثانیه، امن ترین پناهگاه در دنیا تبدیل به عظیم ترین مکان ناامن می شود.  همسر عهد شکن سعی دارد که در ابتدا همه چیز را انکار کند، اما خیانت دیر یا زود افشا می کند. او تحت فشار سنگینی هست و شک شما نیز مثل خوره رابطه تان را از بین می برد.

چنانچه شما بعد از فهمیدن خیانت و فروکش کردن احساسات آتشین، از این راهنمایی های این مقاله استفاده کنید، شانس مدیریت کشتی زندگی خود را در طوفانی شدید افزایش داده و از غرق شدن کشتی جلوگیری می کنید.

شما می توانید با این راهنمایی ها به بازسازی رابطه بعد از خیانت کمک کنید.

در این جا 13 ویژگی افراد موفق در بازسازی رابطه بعد از خیانت را توضیح می دهیم:

1- همسران عهد شکنی که موفق به بازسازی رابطه بعد از خیانت شده اند منتظر زمان برای افشا و برملاسازی نمی شوند و خود تمام حقیقت را به همسر خود می گویند.

وقتی همسر عهدشکن،داوطلبانه،به رفتار نادرست خویش اعتراف می کند، در حقیقت شانس بقای زندگی زناشویی خود را ارتقاء می دهد. اگر همسر بی وفا با رضایت،رفتار خود را افشا کند، همسر وفادار هر چقدر هم که رنجیده خاطر باشد با ترحم بیشتری این خبر ویرانگر را می پذیرد.

همین الان خودتو بسنج و بدون دانش عاطفی داری یا نه جایزه هم بگیر

[wp_quiz_pro id=”20470″]

تصمیم همسر بی وفا برای گفتن حقیقت نشان دهنده گام اول در اعتمادسازی است. از سوی دیگر، بازسازی رابطه هنگامی که همسر وفادار-از طریق همسایه‌ها، پیدا کردن سرنخ های بی وفایی، دریافت تلفن از نفر سوم یا پیامک اشتباهی که باید به نفر سوم فرستاده می شد- خود متوجه خیانت همسر شوددشوارتر است.

وقتی که فردی از عهد شکنی همسر خود به طور غیر مستقیم آگاه شود، آسیب وارد آمده و بی اعتمادی چند برابر خواهد بود. همسر آسیب دیده با ناراحتی فریاد میزند: «اگر فلانی قضیه را به من نمیگفت تو هیچ وقت حقیقت را نمیگفتی».

مطالعه بیشتر: بازسازی زندگی بعد از طلاق

2- چنانچه خیانت توسط دیگران و نه خود همسرعهدشکن آشکار شود، همسر عهدشکن موفق، فورا اعلام شرمندگی و ندامت کرده و از جبهه‌گیری کردن و دفاع از خود خودداری می کند.

برای بازسازی رابطه بعد از خیانت، نه تنها اعتراف مستقیم بلکه شیوه ای که همسرعهدشکن واکنش نشان می دهد نیز در این مساله مهم است.

هنگامی که رفتار وی فاش می شود، احساس شرمساری و ندامت به موفقیت در رابطه کمک می کند. افراد موفق در این امر، همه حقیقت را می گویند و همسر آن ها نیازی به کنکاش بیشتر در این قضیه ندارد. وقتی که همسر وفادار متوجه غم و اندوه فوری در چهره همسر خود می شود، سعی می کند که با وجود رنج زیاد خود، اقدامی جهت آرام کردن وی انجام دهد. 

هر چه همسر آسیب دیده، انکار و دروغ بیشتری قبل از پی بردن به حقیقت بشنود، سخت تر می تواند اطمینان کند. 

3- زمانی که رازی آشکار شد، همسر موفق با رضایت کامل، فرد سوم را کنار گذاشته

و از هر نوع تماسی اعم از تماس حضوری، تلفنی، پیامکی و یا ایمیلی خودداری می کند. همسران هوشیار خطر تداوم رابطه‌شان را با فرد سوم به خوبی درک می کنند.

آن ها به سرعت تلاش می کنند تا آن جا که ممکن است از نفر سوم فاصله بگیرند. آن ها به خوبی میدانند اگر خواهان حفظ ازدواج خود هستند نباید مرز میان همکار و دوستان خود را بشکنند و با آنها رابطه عاطفی برقرار کنند.

عواملی که دل بریدن از نفر سوم را سخت می کند

گاهی اوقات برای همسر عهدشکن دل بریدن از تمام چیزهایی که او را به فرد سوم جذب می کرده سخت است. برای بازسازی رابطه بعد از خیانت باید به بعضی از این مسائل بپردازیم:

الف- همسر عهدشکن ممکن است از پذیرفته شدن مجدد توسط همسر خود نامطمئن باشد.

ب- همسر عهدشکن از برآورده شدن نیازهایش توسط همسر خود اطمینان ندارد.

ج- همسر عهدشکن ممکن است برای نفر سوم ناراحت باشد و از آسیب به او ترس داشته باشد. اگر همسر عهدشکن قصد داردزندگی زناشویی خود را حفظ کند باید به جای توجه و ابراز نگرانی نسبت نفر سوم، توجه و نگرانی خویش را روی احساسات همسر آسیبدیده خویش متمرکز نماید. 

افراد موفق،وفاداری اشتباهی خود را نسبت به نفر سوم رها کرده و آن وفاداری را اصالتا برای همسر واقعی خود در نظر میگیرند چرا که معتقدند او زودتر وارد زندگی شان شده است.

افراد موفق باهوش، هیچگاه از نفر سوم در برابر همسر آسیب دیدهی خود دفاع نمی کنند.  د- گاهی اوقات افراد عهدشکن می خواهند همچنان با نفر سوم ادامه دهند تا در صورتی که ازدواجشان تداوم نداشت او را از دست نداده باشند. بازسازی رابطه با وجود شخص سوم در رابطه امکان ندارد. شما باید در صورت وجود کوچکترین شانسی برای بازگشت به زندگی، محکم و استوار به زندگی خویش بچسبید.

4- افراد موفق مسئولیت کامل رفتارهای خود را می پذیرند.

این عبارت بدین معناست که هیچ بهانه ای برای سرزنش همسر وفادار وجود ندارد. افراد موفق از مشاوره و گروه های درمانی و آموزشی به منظور غلبه بر توجیهات خود کمک می گیرند. آن ها در صدد جبران همه دروغهایی هستند که به منظور راحتی وجدان و توجیه رفتار خویش گفته اند.

هر بهانه ای از دلسوزی برای خود گرفته تا معایب و ضعف های همسر، نمی تواند توجیهی برای خیانتشان باشد. این افراد این را به خوبی می دانند که هیچ کس آن ها را مجبور به ارتباط با فرد سوم نکرده است.

آن ها مسئولیت عبور از خطوط قرمر و رفتن به سوی خیانت را می پذیرند. همسرانی که موفق شدند رابطه خود را بازسازی کنند از افراد متخصص به منظور بازنگری و ارزیابی عوامل استرس زای اخیر و همچنین تجربیات کودکی که ممکن است زمینه ساز رفتارهای بی وفایی وی باشند، کمک می گیرند.

فرد موفق با این توجیه که وارد رابطه جنسی کامل نشده است از زیر بار مسئولیت رفتارهایی که ذکر شد شانه خالی نمی کند. وی برای کمتر کردن تقصیر خود با واژه ها بازی نمی کند.

چنین افرادی شجاعانه به گناه خود اعتراف می کنند و برای بازسازی رابطه و جلب اعتماد همسر خود اشتیاق زیادی نشان می دهند.

وقتی که شخص عهدشکن مسئولیت اشتباه های خود را می پذیرد و در قبال افرادی که به آنها خسارت زده ابراز ندامت می کند، همسر آسیب دیده آرامش خود را به تدریج بازمی یابد و کم کم از سرزنش کردن همسر خود به دلیل این اشتباهات اجتناب می کند.

همسران موفق در صحبت هایشان اغلب از این جملات استفاده می کنند: ·من اشتباه کردم. ·من عمیقا و از صمیم قلب به خاطر آزار تو پشیمانم. ·من در قبال تو مسئولم.

اگر می توانستم همه چیز را به عقب برگردانم هیچ گاه وارد این رابطه نمی شدم. این جمله ها را باید نه صرفا برای ابراز تاسف بلکه با احساس عمیق پشیمانی و از روی صداقت به دلیل صدمات وآسیب های وارد شده بیان کرد.

افراد ناموفق همواره رنج همسر خود را کوچک جلوه می دهند و سعی در افزایش سرعت بهبود رابطه دارند. ذهن آن ها فقط با احساساتشان پر شده و درباره اثرات مخربی که بر خانواده گذاشته اند چیزی نمی دانند.

مطالعه بیشتر: راه های جلوگیری از بی وفایی

5- همسران موفق در صدد درک رنج همسر خود هستند.

بیشتر همسران عهدشکن در هضم میزان خسارتی که ایجاد کرده اند مشکل دارند. آنها ممکن است این قدر زیر احساس پشیمانی مدفون شده باشند و یا این قدر بعد از افشای راز پنهانشان (خیانت) آرام و بی خیال باشندکه برایشان درک عمق احساسات و هیجانات کنونی همسرشان مشکل است.

از طرف دیگر افراد موفق، با علاقه زیاد، به دردهای همسر خود گوش می دهند.

این افراد احساس ناراحتی زیادی به خاطر رنج های همسرشان نشان می دهند و سعی در آرام کردن آن ها دارند. آن ها می دانند صبر و پاسخ های حمایتی آن ها طول زمان بهبودی را کاهش می دهد. 

اگه فکر میکنی رابطه عاطفیت شکست خورده یا نمیتونی زندگی زناشویی تو نجات بدی و زندگی سردی داری این کتاب کلی میتونه بهت کمک کنه.اگه فکر میکنی که نیاز داری توی رابطت چطور رفتار کنی حتما استفاده کن.

خرید کتاب(کلیک)

6- افراد موفق بیش از گناه خود به خاطر رنج همسرشان متاسف و پشیمان هستند.

افراد موفق در بازسازی رابطه به دلیل ناراحتی ها و غم همسرشان اندوهگین و غمگین می شوند و این برای آن ها در درک بهتر رفتار اشتباهی که انجام داده اند مفید است. احساس گناه سالم باید درباره زشتی عمل انجام شده باشد نه درباره احساسات بد همسر عهدشکن درباره خودش. احساس گناه ناسالم فقط درباره خود فرد خاطی است و فرد درباره خود این گونه فکر می کند که یک فرد شکست خورده و بیچاره است. این درست نقطه مقابل احساس گناه سالم است که علت آن، زیان واردشده به همسر وفادار است و این فرد به دلیل زخم های وارده به همسرش پشیمان است. همسران موفق وقتی با فریادها و عصبانیت های زیاد و ناراحتی همسرشان مواجه می شوند، از چنین عباراتی استفاده می کنند: «من به خاطر کاری که در حق تو کردم واقعا پشیمانم. من وقتی تو را تا این حد غمگین می بینم ناراحت می شوم.

همسر آسیب دیده نیاز شدیدی به دانستن این موضوع دارد که همسرش عمیقا از آسیبی که وارد آورده، پشیمان و نادم است. همسران بی وفایی که زمان زیادی را صرف متهم کردن دیگری می کنند و کمتر به ابراز عشق و همدردی می پردازند، از توجه به نیاز همسر برای درک شدن و آرامش دور هستند.

7- همسران موفق توانایی نشان دادن همدردی واقعی را در خود پرورش می دهند و عذرخواهی های صمیمانه را برای بازسازی رابطه بعد از خیانت ابراز می کنند.

برای اغلب ما شنیدن رنجی که به عزیزی وارد کرده ایم مشکل است. وقتی که فرد خاطی صرفا احساس شرم کند، حالت دفاعی به خود بگیرد و در افکار خودغوطه ور شود قادر نخواهد بود آنطور که باید و شاید به عمق رنج همسر خود برسد. افراد موفق با روی باز در مورد آسیب و صدمه ای که در حق همسر وفادار خود ایجاد کرده اند ناراحت هستند.

آن ها از طغیان احساسی همسر رنجور خود فرار نمی کنند. آن ها حق همسرشان برای بیان احساساتشان را می پذیرند. آن ها بارها و بارها صادقانه عذرخواهی می کنند و امیدوارند بتوانند درد عاطفی همسر خود را کم کنند.

افراد موفق نسبت به بی اعتمادی شدیدی که در همسر خود به وجود آورده اند حساس هستند و مشتاقانه حاضرند تمام تلاش خود را برای بازسازی رابطه و بازگشت اعتماد انجام دهند. وقتی پا را از چارچوب ازدواج برای ارضای نیازهای عاطفی و جنسی خود بیرون می گذارید، اعتماد همسر خود را خدشه دار می کنید. خیانت عاطفی باورهای همسرتان را درباره رابطه تخریب کرده و احساس امنیت آنها نسبت به محبت و تعهد همسر را از بین می برد.

افراد باهوش وقتی همسرشان به آن ها شک و تردید دارد دلخور و عصبانی نمی شوند. آن ها می دانند که تا چه حد به مرزهای ازدواجشان آسیب وارد کرده اند و با رضایت از حق خود به به خاطرحق زندگی شخصی همسرشان می گذرند.

8- افراد موفق حساسیت های همسر خویش و همچنین رویدادها، مکان ها و اشیایی که یاد آوری کننده بی وفایی برای همسرشان هستند را مدیریت می کنند.

افراد موفق می دانند که هر چیزی که به آن خیانت مربوط باشد و یادآوری کننده آن باشد منبع رنجی برای همسر آسیب دیده آن هاست، به همین خاطر با همسر خویش برای مدیریت کردن یا حذف اشیا، مکان ها و رویدادهای یاد آوری کننده بی وفایی مشورت می کنند.

به عنوان مثال اگر رابطه جنسی و یا عاطفی روی تختخواب آن ها اتفاق افتاده باشد ممکن است همسر آسیب دیده بخواهد آن را بسوزاند و یا بیرون اندازد. همسران باهوش در برابر این خواسته مقاومت نمی کنند.

اگر همسر آسیب دیده برای متقاعد کردن همسرعهدشکن مبنی بر غیرقابل تحمل بودن این وسائل، نیاز به تلاش داشته باشد منجر به آسیب بیشتری می شود.

اعتراض همسر پیمان شکن به این نوع حساسیت های همسر وفادار، منجر به بی اعتمادی بیشتر همسر آسیب دیده می شود.

مطالعه بیشتر: ایا بعد از خیانت می شود زندگی کرد؟

همسران موفق به همسران خود اجازه میدهند که در مورد چگونگی برخورد با وسایل، کارها و یا مکانهای مربوط به آن خیانت تصمیم بگیرند. آنها شیوه هایی برای جبران مبالغی که برای نفر سوم به صورت هدایا، هتلهای گرانقیمت و یا وعدههای غذایی صرف کردهاند، پیدا میکنند.

اگر همسر عهد شکن با رضایتمندی هر آنچه که لازم است را انجام دهد-مانند جابجایی محل زندگی، تغییر شغل، تغییر باشگاه ورزشی، فروش ماشین، جبران مبلغ خرج شده و یا ایجاد فاصله طولانی از نفر سوم- همسر آسیبدیده احساس احترام، نشاط و توجه خواهد داشت.

9-  همسر آسیبدیده باید نگران رابطه همسر بی وفا با افرادی که وجهه خوبی ندارند و یا ناباب هستند، باشد.

دوستانی که مهر تایید به این خیانت می زنند باید به عنوان خطری در سلامت ازدواج در نظر گرفته شوند. همسر موفق درست مانند معتاد به مواد مخدری که باید از دوستان معتاد خود دوری کند، افرادی را که حامی خیانت بودند را کنار می گذارد.

همسران موفق، این فداکاری ها را به عنوان فرصتهایی برای نشان دادن پشیمانی واقعی خود، توبه و ندامت به خاطر کارشان و مجالی برای جبران آنچه از ازدواجشان ربوده اند، می دانند.

وقتی که همسر موفق احترامی خاضعانه برای احساسات همسر آسیب دیده خود قائل شود، در قلب رنجدیده همسر، بارقه هایی از نور عشق و محبت ذخیره می شود.

این تلاش ها به میزان زیادی به بهبود رابطه کمک می کند. اگر هر دو همسر همزمان و یا غیر همزمان به هم خیانت کرده اند موقعیتشان برای بهبودی به شدت پیچیده است.

این زوجها یکدیگر را عصبانی می کنند. مخصوصا اگر یکی از آن ها سعی کند دیگری را متقاعد کند که رنج و اندوه او بدتر است؛ و یا اینکه خطای فرد دیگر زشت تر از کار اوست.

در چنین مواردی من سعی می کنم که توافق آنها را بر سر دو مساله جلب کنم: ·هیچ مقایسه ای صورت نگیرد. ·آسیب و رنج هر یک از زوجین در یک زمان بررسی شود.

خیانت، خیانت است.هر فردی آسیب بر حقی دیده است. این مهم است که هر دوی آنها شانس یافتن آرامش و شنیدن عذرخواهی طرف خاطی را داشته باشند. این به این معناست که هر یک از دو همسر به نوبت به یکدیگر گوش دهند، دلجویی کنند و به دیگری اطمینان دهند.

10- همسران موفق پیگیر حال همسران خود هستند و در قبال کنترل وضعیت عاطفی آنها فعال هستند و از وسواس های فکری همسر آگاه هستند

افراد ناموفق در بازسازی رابطه از طرح موضوعات حساس با همسر خود دوری می کنند و امیدوارند که این موضوعات به طور جادویی بعد از خیانت حل شود. این همسران ناآگاه به اشتباه عقیده دارند که صحبت در این باره همه چیز را بدتر می کند در حالی که خلاف این باور درست است.

صحبت در این باره برای همسر آسیب دیده تسکین دهنده است.

بی وفایی و همه جوانب آن دائما در ذهن همسر آسیب دیده مرور می شود. در حقیقت تقریبا همه همسرانی که به آنها خیانت شده برای مدتی هم که شده دچار وسواس فکری میشوند.در ماههای اول افشای بی وفایی، هر روز و هر ساعت و هر دقیقه، همسر آسیب دیده در حال نبرد با ذهن خویش برای رهایی از افکار وسواسی درباره بی وفایی همسرش است.

حوادث و تداعیهای مربوط به خیانت، اغلب همسر آسیبدیده را دچار تنش روانی می کند و باعث می شود او بارها و بارها شوک ناشی از بی وفایی را تجربه کند. ترس همسر معمولا او را در وضعیت گوش به زنگی نگه می دارد و او با تمام حواس خود محیط را برای خطر احتمالی بررسی می کند. او ممکن است با هر محرکی (مثلا صدای موبایل) وحشت کند و از جا بپرد و همچنین شاید بخواهد تماسهای مکرر شما را کنترل کند.

ترس از اینکه مبادا اطلاعات تازه ای درباره بی وفایی همسر درز کند باعث ترس و اضطراب آنان می شود. اما همسران آگاه به این نکته واقف هستند که این فرایند برای بهبودی همسرشان کاملا عادی است.

افراد موفق می دانند که همسران آنها همیشه در رنج آسیب های ناشی از بی وفایی، خاطرات و همچنین تصویرسازی های مکرر از صحنه های ارتباط همسرشان با نفر سوم هستند. آنها هر روز این سوال را از او می پرسند:

«امروز می خواهی چه کارهایی انجام بدهی؟ یا چه احساسی داری؟» همین که فرد خاطی متوجه باشد که بی وفایی تا مدتها دائما در ذهن همسرش می باشد خود تسکین دهنده است. همسر موفق هر صدا، بو و یا واژه ای را که برای همسر آسیب دیده اش دردناک است را می شناسد.

وقتی که همسرعهدشکن به طور اتفاقی از مکانی عبور می کند که قبلا نفر سوم را در آنجا می دیده، باید هوشمندانه عمل کند و دست همسر خود را گرفته و از او سوال کند که آیا این صحنه او را می آزارد یا خیر.

به این ترتیب او به همسرش اطمینان می دهد که به رنجش اهمیت می دهد. وقتی که فیلمی که خیانتی را نشان میدهد از تلویزیون پخش می شود، همسر موفق از همسرش سوال می کند که این فیلم چه تاثیری بر او گذاشته است و از او می خواهد که در صورت لزوم کانال را عوض کند.

11- آگاهی و هشیاری همسر خاطی، درد و آسیب موجود در ذهن همسر آسیب دیده را کاهش می دهد و سهیم شدن در مشکلات همسر به بهبودی اوضاع کمک می کند.

هر قدر فرد خاطی هوشیارتر و فعالتر باشد آرامش بیشتری برای همسر رنجدیده به همراه می آورد و منجر می شود که افکار وسواسی سریعتر از ذهن خارج شوند و تحت کنترل در آمده و از بین بروند.

وقتی فردی از مشغولیت های ذهنی همسر خود درباره آنچه در گذشته رخ داده مطلع باشد و نشان دهد که او به دوزخی که برای همسر خود ایجاد کرده توجه دارد، در این صورت همسر آسیب دیده احساس آرامش می کند.

این حساسیتها مخصوصا وقتی که قرار است رابطه جنسی مجددا از سر گرفته شود اهمیت خاصی دارد. همسران رنجدیده در بیشتر مواقع در جنگ با گذشته و یادآوری کننده ها به سر می برند و فعالیت های پنهانی همسر خود را مخصوصا در لحظات ابراز صمیمیت و عواطف در تخیل خود مجسم می کنند.

افراد موفق با صبر و حوصله و درنهایت دقت، رابطه جنسی خود را با همسر آسیب دیده مدیریت می کنند.

نوازش های آرام کننده و اشک ریختن های همسر بیوفا اندوه درونی همسر آسیب دیده و عذاب بی وفایی را کم می کند. همسران موفق می دانند که ایجاد حس امنیت عاطفی برای به دست آوردن تمایل همسر آسیب دیده برای شروع رابطه جنسی از ضروریات است.

باید آگاه بود که ایجاد پیوند دوباره، در برخی موارد فرایندی وقت گیر است. 

در مشاوره همسرانی که در رابطه جنسی مشکل دارند، میلر به آنها پیشنهاد می دهد که «برای برقراری ارتباط و صمیمیت عجولانه رفتار نکنند. انتظار رکن اصلی فرایند بازسازی است.»

اگر همسران همه چیز را به آهستگی پیش ببرند و یاد بگیرند که از الفاظ تاییدکننده و تماس های ظریف استفاده کنند، خواهند توانست انرژی لازم برای برقراری رابطه جنسی را ایجاد کنند

12- افراد موفق به تاثیرات و آسیب های وارده به فرزندان به دلیل بی وفایی شان آگاهند و در صدد جبران آن برای بازسازی رابطه بعد از خیانت هستند.

یکی از متداول ترین شکایاتی که من از همسر آسیب دیده می شنوم عدم درک همسر عهدشکن نسبت به احساسات فرزندان است. من همیشه از توجیهات پیچیده همسر عهد شکن درباره فرزندان شگفت زده می شوم وقتی که می گویند:

«کودکان انعطاف پذیرند؛ آن ها این مساله را فراموش می کنند و یا این که این مساله ربطی به آن ها ندارد.»

درست است که کودکان در هر سنی با هر آنچه در خانه رخ میدهد خود را سازگار میکنند چراکه یکی از نیازهای مهم آنها این است که احساس کنند خانواده آنها پناهنگاهی امن و مطمئن است، ولی بی وفایی و مجادلههای ناشی از آن در خانه احساس امنیت و فضای اطمینان را از کودک سلب میکند.

افراد موفق متوجه میشوند که در این مورد نتوانسته اند الگوی مناسبی برای فرزندان خویش باشند. آنها همچنین از میزان خسارتی که به کانون گرم خانوادهی خود وارد کرده اند باخبرند. این افراد تایید میکنند که احترام فرزندان خود را از دست دادهاند و حس امنیت آنها را متزلزل کردهاند.

آنها با ندامت زیادی به فرزندان خود نزدیک شده و به اشتباه خود اعتراف میکنند و همه تلاش خود را برای بازگشت مجدد اعتماد فرزندان میکنند و به آنها این اطمینان را میدهند که خانواده را ترک نخواهند کرد.

آنها فرزندان خود را بیشتر در آغوش میگیرند. آنها کارها و پیشرفتهای خود را با فرزندان خود کنترل میکنند.

آنها به فرزندان خود اطمینان میدهند که پدرشان (یا مادرشان) را دوست دارند و به او وفادار میمانند. آنها تلاش بیشتری برای نزدیکی عاطفی به فرزندان خود انجام میدهند و آنچه در زمان خیانت و یا فعالیتهای جنسی خارج از خانه انجام ندادهاند را جبران میکنند. افراد موفق در صدد جبران خسارت وارد شده به فرزندان بزرگسال خود هستند.

آنها میدانند که علی رغم اینکه فرزندشان بزرگ شده است ولی به دلیل رفتار خیانتآمیز

والدین خود معمولا سرخورده و ناراحت هستند.

این فرزندان بی اعتماد شده، نسبت به والد خاطی ناامید می شوند و اطمینانی به ازدواج ندارند. تنش های بیوفایی والدین می تواند منجر به بحران های شخصی عمیقی شود که تاثیری منفی بر روابط آینده کودک می گذارد.

در کودکان کم سن هم ممکن است ترس از صمیمیت و برقراری رابطه عاطفی به وجود بیاید (مثلا آیا ممکن است که همسر کنونی و یا آینده به من خیانت کند؟) و یا اعتماد به نفس خود را از دست بدهند (ممکن است من هم مثل پدرم شوم؟) و یا اینکه صمیمت خود را با والدین کم کنند (من نمی توانم شکایت های مادرم و بی تفاوتی پدرم را تحمل کنم).

افراد موفق خطاهای خود را جاهلانه می دانند و هیچگاه برای آن ها بهانه تراشی نمی کنند. به جای آن این افراد همیشه از فرزندان خردسال و یا بزرگسال خود به دلیل خیانت به پدر و یا مادرشان و همچنین ناامیدکردن آن ها عذرخواهی می کنند. آن ها شرمندگی و ندامت خود را نشان می دهند و احساس فرزندان را به نفع خود تحریک نمی کنند.

مطالعه بیشتر: مشاوره آنلاین روانشناسی

افرادی که موفق به بازسازی رابطه می شوند از گفته ها و قول های خود با رفتارهای متعهدانه دفاع می کنند.

آن ها هر از گاهی به هر یک از بچه ها نزدیک می شوند تا از احساسات آن ها درباره حوادث گذشته مطلع شوند و هیچگاه در این خصوص سکوت نمی کنند.

افراد موفق همچنین می دانند که همانقدر که مشاهده شکست والدین برای فرزندان تلخ است، دیدن بازگشت والدین و تلاش زیاد آن ها برای جبران اشتباه باارزش است.

افراد موفق این موقعیت را فرصتی مناسب برای الگوبرداری از توبه و ندامت، عذرخواهی واقعی و پذیرفتن تقصیر می دانند. آن ها در صدد نشان دادن معنای فروتنی و بامحبت بودن هستند. این افراد میدانند که کودکان باید درک کنند که هر فردی می تواند از قعر چاه بی اخلاقی بیرون بیاید و فرصت دومی در زندگی به دست آورد.

13- افراد موفق متعهد می شوند که در تمام طول زندگی شفاف باشند و به ارتقای شخصیت خود بیندیشند.

توبه، اصلاح و بهبود خسارات،تنها نقطه شروع برای حذف افکاری است که بی وفایی را توجیه کرده است. معمولا بذر بیوفایی در اوایل کودکی پاشیده شده و طی سالیان بعد رشد کرده است.

برای غلبه بر افکار توجیه کننده خیانت و از بین بردن قدرت فریبندگی آن ها، به سالها بازآموزی منظم و بلوغ معنوی نیاز است.

همسران موفق در این امر، می دانند که باید خود را برای مدت های طولانی متعهد به بهبود کیفیت زندگی کنند. عادات دیرینه به سختی از بین می روند و در بهترین حالت زخم هایی آسیب پذیر بر جای می گذارند.

این افراد به حمایت و مسئولیت پذیری افراد دیگر نیز نیاز دارند. دیگر نباید مسیر زندگی را به تنهایی پیمود. افراد موفق از آزادی ناشی از صداقت لذت میبرند و با دیدی باز وسوسه ها، نقطه ضعفها و چالش های خود را به دیگران می گویند.

این به معنای یافتن مشاور، دوستی هم جنس و مطمئن، گروهی کوچک، یک حامی و یا همه موارد ذکر شده است.

افراد موفق در امر بازسازی رابطه بعد از خیانت می دانند که باید زندگی صادقانه با همسر را اتخاذ کنند و تا آخر عمر نقش خود را به عنوان حامی سالم حفظ کنند.

مطالعه بیشتر: تکرار خیانت شوهر