گنج پنهان درون
گنج پنهان درون
عمرها در پی مقصود به جان گردیدیم خود سراپردهی قدرش ز زمان بیرون بود |
دوست در خانه و ما گرد جهان گردیدیم آن که ما در طلبش جمله مکان گردیدیم. |
سعدی
قدرت بیکران الهی را سپاس میگویم که مرا توانایی و شوق تغییر عطا کرده است!
قدرت درونم را سپاس میگویم که مرا اشتیاق دنبال کردن رویاهایم بخشیده است!
با گنج پنهان شروع کردهام. میدانی چرا؟ چون این روزها اغلب به دنبال گنج هستند. دنبال پول و مادیات هستند و دست به هر اقدامی میزنند تا ثروت خود را زیاد کنند و یا ثروتی به دست آورند، خیلیها از راه حلال و خیلی هم از راههای دیگر. یکی با شب و روز کار کردن، یکی با دو شیفت و سه شیفت کارکردن، یکی با دلالی، یکی با داد و ستد، یکی با تکیه بر دارایی دیگری، یکی با عرق ریختن، و خلاصه هر کسی به طریقی به دنبال گنج است.
اگر اکنون به تو بگویند در فلان جا گنجی پنهان است، آیا با تمام توان به دنبال آن نمیروی؟ حتماً میروی. به آب و آتش میزنی تا آن را بدست آوری. ولی به حرفم توجه کن. حرفم را باور کن. آیا تاکنون میدانستی که گنج بیکرانی در همین نزدیکیها هست؟ آن قدر به تو نزدیک است که فکرش را هم نمیکنی.
گنجی که هر لحظه صدایش را و آثارش را حس میکنی، ولی در دوردستها به دنبالش هستی. گنجی که تمام علایمش پیداست ولی گاهی هرچه بیشتر علامت میفرستد تو از آن دورتر میشوی. آن قدر این طرف و آن طرف میروی تا خسته و ناامید از حرکت دست میکشی. و بعد هم رنگت پریده و اعصابت به هم ریخته و بسیار غمگین و نا امید به خیالات میروی که شاید از آسمان گنجی بر تو ببارد و یا زمین و زمان را نفرین میکنی که چرا این قدر بدبخت هستی؟ میگویی چرا دیگران دارند و من ندارم؟ چرا هیچ کس به فکر من نیست؟ چرا هرچه بدبختی هست به سمت من میآید. شاید هم به فکرت برسد که حرکت بکنی و کاری را شروع بکنی، اما به زمین میخوری. دوباره بلند میشوی و به کار دیگری میپردازی، باز به زمین میخوری به فکرت میرسد که راههای میان بر را امتحان کنی. در شرطبندیها شرکت میکنی، شاید حتی به فکر کارهای خلاف بیفتی. ولی میبینی هر روز در باتلاقی فرو میروی که بیرون آمدن برایت مشکلتر میشود.
ناپلئون هیل یکی از پیشرویان در زمینهی موفقیت میگوید: “جایی در مغز انسان بذرهای موفقیت نهفته است، اگر کسی بتواند این بذرها را پیدا کند به جاهایی میرسد که هرگز فکر نمیکرده است.”
پس راه چیست؟
مولانا میفرماید:
یک سبد نان است تو را بر فرق سر تو همی جویی لب نان در به در
راه این نیست که چشم امیدت به بیگانهای باشد تا تو را خوشبخت کند. راه این نیست که یک شبه از جایی پولی به تو برسد و خوشبخت شوی. راه این نیست که ارثی از جایی به تو برسد و مشکلاتت را حل کند. راه این نیست که در قرعه کشی برنده شوی. هیچ کدام از اینها راه نیست. راه این است که با تمام وجود بدانی و باور کنی و حس کنی که:
سالها دل طلب جام جم از ما میکرد آن چه خود داشت ز بیگانه تمنّا میکرد
سنجش دانش روانشناسی خود. بر روی دکمه زیر کلیک کنید
این یک مسابقه زمان دار است. در هر سوال 10 ثانیه به شما داده می شود. حاضری?
زندگی انسان ها چه زمانی پربارتر می شود؟
وقتی افکار منفی سراغ ما می آیند، بهترین راه این است که....
زمانی یک فرد از نظر روانشناسی سالم است که ......
بهترین تکنیکی که باعث می شود آدمها همدیگر را درک کنند و رابطه بهتری داشته باشند.........
وقتی در کودکی از والدین محبت دریافت نکرده باشیم و در محیط سردی بزرگ شده باشیم
افرادی که بیش از حد به دیگران کمک می کنند و ایثارگری های زیادی دارند معمولا.........
افراد کمال گرا در زندگی خود .....
کدام مورد برای یک زندگی سالم ضروری نیست
کدام جمله نادرست است
کدام گزینه جزء نیازهای اساسی انسان است
نتایج خود را به اشتراک بگذارید:
بدانی که آن چه بسیار به تو نزدیک است را فراموش کردی و چشم امید به بیگانگان دوختی. بدانی که هرچه بیشتر در دوردستها به دنبال گنج بروی و به دنبال جام جم باشی از گنج واقعی دورتر میشوی.
بدانی که گنج واقعی به تو نزدیک است؛ آن قدر که آن را نمیبینی و روز به روز از آن دورتر میشوی. حالا در سر چه داری؟ میخواهی به گنج دست یابی یا همچنان بر سر و صورت خودت بکوبی، آه بکشی و حسرت بخوری؟ البته میدانم که میخواهی به گنج برسی. اما گنج کجاست؟ میدانی در کجاست؟ باور کن در درون خودت.
اجازه بده قبل از ادامهی مطالب لحظاتی در حضور باشیم:
امروز به تو میاندیشم و تو را فرا میخوانم تا الطاف بیکرانت را بر من بتابانی تا راهم را به سویت پیدا کنم و با اقتدار این راه را بپیمایم. امروز را برای تو میخوانم.
آری! گنج ارزشمند در درون تو پنهان است. باور کن. به همین راحتی. گنج در درونت است. در درون خودت. شک نکن. تمام کسانی که به گنج واقعی یافتند، آن را ابتدا در درونشان یافتند. میدانی حکایت تو مثل چیست؟ مثل یکی از مجسمههای بودا!
چند سال پیش مریدان مجسمهی بودا در تایلند میخواستند آن را از جای خود که چندان مناسبی نبود جا به جا کنند. مجسمه از گل پوشیده بود. خیلی سنگین بود. افراد فقط کمی آن را تکان دادند. ولی چون شب فرا رسیده بود رهایش کردند تا فردا دوباره به کار خود ادامه دهند. فردا صبح وقتی آمدند دیدند که به خاطر تکانهای روز قبل یک شکاف کوچک در مجسمه به وجود آمد. کمی دقت کردند، دیدند نور زرد زیبایی از آن بیرون میآید. شکاف را بازتر کردند و متوجه شدند که نور بیشتر شده است. بنابراین شکاف بزرگی ایجاد کردند و دیدند تمام مجسمه از طلا است. با تحقیقی که انجام دادند، فهمیدند که چند سال قبل از آن گروهی از یکی از کشورهای همسایه به آن جا حمله کرده بودند و مریدان به خاطر ترس از غارت مجسمهی طلا اطراف آن را با گل پوشاندند تا در نظر دشمن بیارزش بیاید.
حکایت تو همین گونه است. درونت پر از طلاست و بیرونت مشتی گوشت و استخوان. چون گوشت و استخوان را میبینی به درون توجهی نمیکنی و رهایش میکنی و تمام شادیها و نعمتها را در جاهای دیگر جستجو میکنی. و این منشأ بدبختی است و یعنی فکر میکنی ستارهی بخت افول کرده است و زمین و زمان را نکوهش میکنی. اما این گونه نیست. ناصر خسرو بسیار خوب گفته است که:
نکوهش مکن چرخ نیلوفری را برون کن ز سر باد خیره سری را
پس دوست گرامی! به حرفم اعتماد کن. گنج در درون خودت است. یعنی اگر مریض هستی و به دنبال درمان هستی از درونت خبر بگیر. اگر فقیری و یا ثروتمند همه را از درونت بدان. هرچه هست از درون خودت بر میخیزد، چه شادی، چه غم، چه بدبختی و چه خوشبختی. اگر مردم با تو خوب هستند از درونت بدان. هرچه هست از درون بر میخیزد. بنابراین اگر دنبال خوشبختی هستی، درون را بشناس. اگر نشناسی بدبخت میشوی و هر روز تلاطم و آشفتگیات بیشتر.
اگر درون را نشناسی همان میشوی که اکنون اکثر مردم هستند. یعنی حتی اگر هم به طریقی پول به دست آوری، باز همچنان احساس فقر و نداری میکنی. میدانی چرا؟ چون از درونت دور هستی. یعنی بهتر بگویم از خودت دور هستی. بعداً در این باره بیشتر صحبت میکنم. ولی در تأیید این سخن به تحقیقی استناد میکنم که در میان 50 کشور مختلف انجام گرفته است تا احساس مردم از خوشبختی را نشان بدهد. فکر میکنی در آمریکا که ثروتمندترین کشور جهان است، مردم چقدر احساس خوشبختی میکنند؟ خیلی کم، در رتبه 46 قرار گرفتند. اما نیجریه که کشور فقیری است در رتبهی اول خوشبختی قرار گرفت. بنابراین پول خود به خود مایهی خوشبختی نیست وخوشبختی نتیجهی پول و مقام نیست. بلکه درون شخص است که خوشبختی را میسازد. ادیسون میگوید: “در پیشرفت از درون باز میشود.” کمکم در صفحات آینده بیشتر به این نکته پی خواهی برد و با تمرینهایی که انجام میدهی از قدرت درون خودت بیشتر باخبر میشوی و میتوانی از آن در موارد زیادی استفاده کنی. پس حالا که پس از مدتها سر درگمی کسی پیدا شد که بیپرده با تو سخن بگوید و درد تو را خوب بشنود، خوب گوش کن و بیت زیبای حافظ را زمزمه کن و بعد ادامه بده:
یارب از ابرِ هدایت برسان بارانی تو مپندار که از خاک سر کوی تو من |
بیشتر ز آن که چو گردی زمیان برخیزم
بجفای فلک و جورِ زمان برخیزم |
حال به کیمیای زیر توجه کن:
هرگاه شوقی در درونت برای رسیدن به چیزی به وجود آمده باشد بدان که این شوق از منبعی نامرئی آمده است و مطمئنا تو استعداد رسیدن به آن را هم داری و تمام جهان هم به تو کمک خواهد کرد که به آن برسی. اگر قرار بود به آن نرسی هرگز آن شوق ایجاد نمیشد.
با خودت عهد ببند که در این راه پایدار خواهی بود. و حتی با جفای فلک و جور زمانه هم کنار نمیروی و راهت را ادامه میدهی. و هر وقت که گرد نا امیدی به سراغت آمد زمزمه کن که:
چرخ بر هم زنم ار غیر مرادم گردد من نه آنم که زبونی کشم از چرخ و فلک
بنابراین باهمهی توان به پیش میرویم تا ببینیم نقشهی این گنج عظیم کجاست؟
درباره ذهن موفق پارسیان
من فرزاد میراحمدی هستم مشاور و نویسنده 8 جلد کتاب روانشناسی. مدیر موسسه ذهن موفق و مدیر انتشارات ذهن موفق هستم. من به شما کمک می کنم در روابط عاطفی خود مسائل مهمی را یاد بگیرید و بتوانید رابطه خود را بهسازی کنید. در زمینه مسائل ذهنی و ذهن آگاهی و تکنیک های خودسازی و خودشناسی فعالیت زیادی دارم. خوشحال می شوم بتوانم کمکی به شما بکنم.
نوشته های بیشتر از ذهن موفق پارسیاننظرتون در مورد این مطلب را بنویسید(کلیک کنید)
حتما این مطالب را بخوانید
3 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
با درود خدمت شما بزرگوار
مطالبتون بسیار عالی هستند.
سپاس از شما و ممنون از اینکه برای آگاهی زمان میگذارید
خیلی خوب،بنده مدتیه فکرذهنم رفته بسوی گنج دفینه،جز بدبختی چیزعایدم نشده،متشکرم آگاهم کردی،