eq چیست

eq چیست

وقتی صحبت از شادی و موفقیت در زندگی می شود ، EQ به همان اندازه که IQ اهمیت دارد مهم است . بیاموزید که چگونه می توانید هوش هیجانی خود را تقویت کنید ، روابط قوی تری ایجاد کنید و به اهداف خود برسید .

هوش هیجانی یا EQ چیست؟

هوش هیجانی  ( به عنوان ضریب عاطفی یا EQ شناخته می شود ) توانایی درک ، استفاده و مدیریت احساسات خود به روش های مثبت برای کاهش استرس ، برقراری ارتباط موثر ، همدلی با دیگران ، غلبه بر چالش ها و خنثی کردن تعارض است . هوش عاطفی به شما کمک می کند تا روابط قوی تری ایجاد کنید ، در مدرسه و کار موفق شوید و به اهداف شغلی و شخصی خود برسید . همچنین می تواند به شما کمک کند تا با احساسات خود ارتباط برقرار کنید ، قصد را به عمل تبدیل کنید و تصمیمات آگاهانه ای در مورد آنچه برای شما مهم است بگیرید .

هوش هیجانی معمولاً با چهار ویژگی تعریف می شود :

eq چیست ؟

خود مدیریتی :

شما می توانید احساسات و رفتارهای تکانشی را کنترل کنید ، احساسات خود را به روش های سالم مدیریت کنید ، ابتکار عمل کنید ، تعهدات را دنبال کنید و با شرایط در حال تغییر سازگار شوید .

خودآگاهی :

شما احساسات خود و چگونگی تأثیر آنها بر افکار و رفتار شما را می شناسید . شما نقاط قوت و ضعف خود را می شناسید و اعتماد به نفس دارید .

آگاهی اجتماعی :

شما همدلی دارید و  می توانید احساسات ، نیازها و نگرانی های افراد دیگر را درک کنید ، نشانه های عاطفی را دریافت کنید ، از نظر اجتماعی احساس راحتی کنید و پویایی قدرت را در یک گروه یا سازمان تشخیص دهید .

مدیریت روابط :

شما می دانید که چگونه روابط خوب ایجاد کرده و حفظ کنید ، به وضوح ارتباط برقرار کنید ، دیگران را الهام بخشید و تحت تاثیر قرار دهید ، در یک تیم به خوبی کار کنید و تعارض را مدیریت کنید .

مطالعه بیشتر: IQ چیست

چرا هوش هیجانی اینقدر مهم است؟

همانطور که می دانیم ، این باهوش ترین افراد نیستند که موفق ترین یا کامل ترین  در زندگی هستند . احتمالاً افرادی را می شناسید که از نظر تحصیلی درخشان هستند و در عین حال از نظر اجتماعی ناتوان و در کار یا روابط شخصی خود ناموفق هستند . توانایی فکری یا بهره هوشی شما (IQ) به تنهایی برای دستیابی به موفقیت در زندگی کافی نیست . بله ، ضریب هوشی شما می‌تواند به شما کمک کند وارد دانشگاه شوید ، اما این EQ شما است که به شما کمک می‌کند استرس و احساسات را هنگام مواجهه با امتحانات نهایی مدیریت کنید .  IQ و EQ به صورت پشت سر هم وجود دارند و زمانی موثرتر هستند که یکدیگر را تکمیل کنند .

عملکرد شما در مدرسه یا محل کار هوش هیجانی بالا می‌تواند به شما کمک کند تا پیچیدگی‌های اجتماعی محل کار را مرور کنید ، دیگران را رهبری کنید و انگیزه دهید ، و در حرفه خود برتر باشید . اکنون بسیاری از شرکت ها هوش هیجانی را به اندازه توانایی فنی مهم ارزیابی می کنند و قبل از استخدام از تست EQ استفاده می کنند .

سلامت جسمی :

شما اگر نمی توانید احساسات خود را مدیریت کنید ، احتمالاً استرس خود را نیز مدیریت نمی کنید . این می تواند منجر به مشکلات جدی سلامتی شود. استرس کنترل نشده فشار خون را بالا می برد ، سیستم ایمنی را سرکوب می کند ، خطر حملات قلبی و سکته را افزایش می دهد ، به ناباروری کمک می کند و روند پیری را تسریع می کند . اولین قدم برای بهبود هوش هیجانی این است که یاد بگیرید چگونه استرس را مدیریت کنید  .

سلامت روان :

احساسات کنترل نشده و استرس نیز می تواند بر سلامت روان شما تأثیر بگذارد و شما را در برابر اضطراب و افسردگی آسیب پذیر کند . اگر نمی توانید احساسات خود را درک کنید ، با آنها راحت شوید یا احساسات خود را مدیریت کنید ، برای ایجاد روابط قوی نیز دچار مشکل خواهید شد . این به نوبه خود می تواند شما را احساس تنهایی و انزوا کند و هر گونه مشکل سلامت روانی را تشدید کند .

روابط شما با درک احساسات خود و نحوه کنترل آنها ، بهتر می توانید احساسات خود را بیان کنید و احساس دیگران را درک کنید . این به شما این امکان را می دهد که ارتباط موثرتری داشته باشید و روابط قوی تری هم در محل کار و هم در زندگی شخصی خود ایجاد کنید .

هوش اجتماعی :

هماهنگ بودن با احساسات خود یک هدف اجتماعی را دنبال می کند و شما را با افراد دیگر و دنیای اطرافتان مرتبط می کند . هوش اجتماعی شما را قادر می سازد دوست را از دشمن تشخیص دهید ، علاقه فرد دیگری را به خود بسنجید ، استرس را کاهش دهید ، سیستم عصبی خود را از طریق ارتباطات اجتماعی متعادل کنید ، و احساس دوست داشتن و شادی کنید .

یکی از بهترین کتاب هایی میتونه در زمینه های نفوذ کلامی و هوش کلامی کمکت کنه همین کتابه میتونی با این کتاب چجوری با همسر فرزند دوست و رییس چطور صحبت کنی. پس اگر میخوای صحبت ها و جمله هات تاثیر گذار باشه میتونی از این کلاس استفاده کنی.

خرید کتاب(کلیک)

ایجاد هوش هیجانی: چهار مهارت کلیدی برای افزایش EQ شما

مهارت هایی که هوش هیجانی را تشکیل می دهند را می توان در هر زمانی آموخت . با این حال ، مهم است که به یاد داشته باشید که بین یادگیری ساده در مورد EQ و استفاده از آن  در زندگی شما تفاوت وجود دارد . فقط به این دلیل که می دانید باید کاری را انجام دهید ، به این معنی نیست که انجام خواهید داد  به خصوص زمانی که تحت فشار استرس قرار می گیرید ، که می تواند بهترین تصمیم  شما را تحت الشعاع قرار دهد .

به منظور تغییر دائمی رفتار به گونه‌ای که تحت فشار قرار می‌گیرد ، باید یاد بگیرید که چگونه بر استرس در لحظه و در روابط خود غلبه کنید تا از نظر احساسی آگاه باشید .

مهارت های کلیدی برای ایجاد EQ و بهبود توانایی شما در مدیریت احساسات و ارتباط با دیگران عبارتند از :

1. خود مدیریتی
2. خودآگاهی
3. آگاهی اجتماعی
4. مدیریت روابط

ایجاد هوش هیجانی ( مهارت کلیدی 1 ) : خود مدیریتی

برای اینکه بتوانید EQ خود را درگیر کنید ، باید بتوانید از احساسات خود برای تصمیم گیری سازنده در مورد رفتار خود استفاده کنید . هنگامی که بیش از حد تحت استرس قرار می گیرید ، کنترل احساسات خود و توانایی عمل متفکرانه و مناسب را از دست می دهید .

به زمانی فکر کنید که استرس بر شما غلبه کرده است . آیا روشن فکر کردن یا تصمیم گیری منطقی آسان بود ؟ احتمالا نه .

وقتی بیش از حد تحت استرس دارید ، توانایی شما برای تفکر واضح و ارزیابی دقیق احساسات  خودتان و دیگران   به خطر می‌افتد .

با توانایی مدیریت استرس و حضور عاطفی ، می توانید بیاموزید که اطلاعات ناراحت کننده را دریافت کنید  بدون اینکه اجازه دهید بر افکار و خودکنترلی شما غلبه کند . می‌توانید انتخاب‌هایی داشته باشید که به شما امکان می‌دهد احساسات و رفتارهای تکانشی را کنترل کنید ، احساسات خود را به روش‌های سالم مدیریت کنید ، ابتکار عمل کنید ، به تعهدات خود عمل کنید و با شرایط در حال تغییر سازگار شوید .

مطالعه بیشتر: تست هوش

مهارت کلیدی 2 : خودآگاهی

مدیریت استرس اولین قدم برای ایجاد هوش هیجانی است . علم دلبستگی نشان می دهد که تجربه عاطفی فعلی شما احتمالاً بازتابی از تجربه اولیه زندگی شما است .

توانایی شما برای مدیریت احساسات اصلی مانند خشم ، غم ، ترس و شادی اغلب به کیفیت و ثبات تجربیات عاطفی اولیه زندگی شما بستگی دارد .

اما اینکه بتوانید با احساسات خود ارتباط برقرار کنید  ( ارتباط لحظه به لحظه با تجربه احساسی در حال تغییر خود ) کلید درک چگونگی تأثیر احساسات بر افکار و اعمال شما است .

آیا احساساتی را تجربه می کنید که لحظه به لحظه تغییر می کنند یا با احساسات یکی پس از دیگری روبرو می شوید ؟

آیا احساسات و عواطف فردی مانند خشم ، غم ، ترس و شادی را تجربه می کنید که هر کدام در حالات  چهره مشهود است ؟

آیا می توانید احساسات شدیدی را تجربه کنید که هم توجه شما و هم توجه دیگران را جلب کند ؟

آیا به احساسات خود توجه می کنید ؟ آیا آنها در تصمیم گیری شما نقش دارند ؟

اگر هر یک از این تجربیات ناآشنا هستند ، ممکن است احساسات خود را سرکوب کرده باشید. برای ایجاد EQ  و سالم شدن از نظر عاطفی   باید دوباره با احساسات اصلی خود ارتباط برقرار کنید ، آنها را بپذیرید و با آنها کنار بیایید  . شما می توانید از طریق تمرین ذهن آگاهی به این هدف برسید .

تمرکز حواس

ذهن آگاهی کمک می کند تا مشغله فکری شما را به سمت درک لحظه ، احساسات فیزیکی و عاطفی سوق دهید و چشم اندازی بزرگتر از زندگی به ارمغان می آورد . ذهن آگاهی شما را آرام و متمرکز می کند و در این فرآیند شما را به خودآگاهی بیشتری می رساند .

توسعه آگاهی عاطفی

مهم است که ابتدا یاد بگیرید که چگونه استرس را مدیریت کنید ، بنابراین احساس بهتری دارید که می توانید  با احساسات قوی یا ناخوشایند ارتباط برقرار کنید  و نحوه تجربه و پاسخ به احساسات خود را تغییر دهید .

مهارت کلیدی 3: آگاهی اجتماعی

آگاهی اجتماعی شما را قادر می سازد تا نشانه های عمدتا غیرکلامی را که دیگران دائماً برای برقراری ارتباط با شما استفاده می کنند ، شناسایی و تفسیر کنید . این نشانه‌ها به شما امکان می‌دهد بدانید که دیگران واقعاً چه احساسی دارند ، وضعیت عاطفی آنها چگونه لحظه به لحظه تغییر می‌کند و چه چیزی واقعاً برای آنها مهم است .

برای ایجاد آگاهی اجتماعی ، باید اهمیت ذهن آگاهی را در فرآیند اجتماعی تشخیص دهید . وقتی در ذهن خود هستید ، به چیزهای دیگر فکر می کنید .

آگاهی اجتماعی مستلزم حضور شما در لحظه است .

شما در واقع با کنار گذاشتن افکار دیگر و تمرکز بر خود تعامل بیشتر به اهداف اجتماعی خود ادامه می دهید .

توجه به دیگران از خودآگاهی شما کم نمی کند . با صرف زمان و تلاش برای توجه به دیگران ، در واقع بینشی در مورد وضعیت عاطفی خود و همچنین ارزش ها و باورهای خود به دست خواهید آورد .

برای مثال ، اگر از شنیدن نظرات دیگران احساس ناراحتی می کنید ، چیز مهمی در مورد خودتان یاد گرفته اید .

مطالعه بیشتر: دوره هوش هیجانی

مهارت کلیدی 4 : مدیریت روابط

کار کردن با دیگران فرآیندی است که با آگاهی عاطفی و توانایی شما برای تشخیص و درک آنچه دیگران تجربه می کنند آغاز می شود. هنگامی که آگاهی عاطفی وارد بازی شد ، می توانید به طور موثر مهارت های اجتماعی/عاطفی بیشتری را توسعه دهید که روابط شما را مؤثرتر ، پربارتر و رضایت بخش تر می کند .

از نحوه استفاده موثر از ارتباطات غیرکلامی آگاه شوید . اجتناب از ارسال پیام های غیرکلامی به دیگران درباره آنچه فکر می کنید و احساس می کنید غیرممکن است . بسیاری از ماهیچه های صورت ، به ویژه عضلات اطراف چشم ، بینی ، دهان و پیشانی ، به شما کمک می کنند تا احساسات خود را بدون کلام منتقل کنید و همچنین نیت عاطفی دیگران را بخوانید . بخش عاطفی مغز شما همیشه فعال است   و حتی اگر پیام های آن را نادیده بگیرید دیگران این کار را نمی کنند . شناخت پیام های غیرکلامی که برای دیگران ارسال می کنید می تواند نقش مهمی در بهبود روابط شما داشته باشد .

از شوخ طبعی و بازی برای از بین بردن استرس استفاده کنید . شوخ طبعی ، خنده و بازی پادزهرهای طبیعی برای استرس هستند . آنها استرس های  شما را کاهش می دهند و به شما کمک می کنند همه چیز را در چشم انداز خود نگه دارید . خنده سیستم عصبی شما را به تعادل می رساند ، استرس را کاهش می دهد ، شما را آرام می کند ، ذهن شما را تیزتر می کند و شما را همدل تر می کند .

یاد بگیرید که تعارض را فرصتی برای نزدیک شدن به دیگران بدانید . تعارض و اختلاف در روابط انسانی اجتناب ناپذیر است . دو نفر نمی توانند همیشه نیازها ، نظرات و انتظارات یکسانی داشته باشند . با این حال ، این چیز بدی نیست . حل تعارض به روش های سالم و سازنده می تواند اعتماد بین افراد را تقویت کند . وقتی تعارض به عنوان تهدید یا تنبیه تلقی نشود ، آزادی ، خلاقیت و امنیت را در روابط تقویت می کند .

تفاوت بین IQ و EQ چیست ؟

قبل از اینکه تفاوت بین IQ و EQ را روشن کنیم ، ابتدا بفهمیم که این اصطلاحات واقعاً به چه معنا هستند . EQ یا ضریب عاطفی به توانایی فرد در درک احساسات خود همراه با احساسات شخص دیگر اشاره دارد ، در حالی که IQ مخفف ضریب هوشی سطح هوش فرد را نشان می دهد .

بسیاری از مردم معتقدند که IQ برای موفقیت یک فرد در زندگی مهمتر است در حالی که محققان معتقدند افرادی با EQ بالا در حرفه خود موفق تر هستند .

در حالی که ضریب هوشی عددی است که در مقایسه با هنجار آماری ، توانایی استدلال یا منطقی فرد را نشان می دهد . برعکس ، EQ بر سطح هوش هیجانی فرد دلالت دارد .

تعریف IQ

ضریب هوشی که به اختصار IQ نامیده می شود ، یک نمره آزمون هوشمند است که توسط یک تست هوش استاندارد به دست می آید که در آن سن ذهنی فرد بر سن تقویمی او تقسیم می شود و سپس در 100 ضرب می شود . هدف این آزمون ارزیابی ظرفیت شناختی فرد در تفکر و استدلال است  . این اصطلاح اولین بار توسط ویلیام استرن معرفی شد .

ضریب هوشی معیاری از سطح هوش یک فرد است که در نمره کسب شده توسط فرد در آزمون هوش در مقایسه با نمرات دریافتی سایر افراد هم سن در همان آزمون منعکس می شود .

تفاوت های کلیدی بین IQ و EQ

سطح هوش هیجانی یک فرد که با نمرات به دست آمده در آزمون استاندارد نشان داده می شود ، ضریب عاطفی یا EQ نامیده می شود . ضریب هوش یا IQ عددی است که از آزمون استاندارد شده هوش بدست می آید که نشان دهنده توانایی فرد در استدلال منطقی است .

موفقیت یک فرد در مدرسه به سطح IQ او بستگی دارد ، در حالی که سطح EQ یک فرد نشان دهنده موفقیت او در زندگی واقعی است .

EQ شایستگی های اجتماعی و عاطفی فرد یا توانایی فرد در تشخیص بیان عاطفی خود و دیگران را اندازه گیری می کند . برعکس ، IQ شایستگی تحصیلی و توانایی استدلال فرد را اندازه گیری می کند .

ضریب عاطفی اکتسابی و بهبود می یابد. برخلاف ضریب هوش ، توانایی ای است که شما با آن متولد شده اید .

فردی با EQ خوب می تواند احساسات خود را تشخیص دهد ، کنترل کند و ابراز کند ، احساسات دیگران را درک و ارزیابی کند . برعکس ، فردی با ضریب هوشی بالا می تواند دانش را بیاموزد ، درک کند و به کار ببندد و دارای استدلال منطقی و تفکر انتزاعی باشد .

هوش هیجانی بالا را می توان در رهبران ، کاپیتان ها ، مدیران و افراد با چالش های اجتماعی مشاهده کرد . برخلاف ضریب هوش ، افراد با هوش بالا ، عقل سلیم ، چالش های ذهنی و غیره را شناسایی می کند .

سطح IQ و EQ در افراد مختلف متفاوت است . ممکن است فردی دارای سطح هوشی بالایی باشد ، اما تعداد EQ پایینی داشته باشد و بالعکس . بنابراین ، روش های بررسی IQ و EQ نیز متفاوت است .

IQ شما چیزی است که شایستگی ها و ظرفیت های فردی شما را تعیین می کند ، اما EQ شما نحوه تعامل و رفتار شما با مردم را در زندگی خود تعیین می کند ، این نشان می دهد که چگونه می خواهید با فشارها کنار بیایید یا با بحران روبرو شوید . تفاوت این دو در این است که هیچ کس نمی تواند هوش یا توانایی های استدلال خود را تغییر دهد ، اما هر کسی می تواند یاد بگیرد که احساسات را کنترل کند تا برای او موفقیت به ارمغان بیاورد .

مطالعه بیشتر: تست هوش هیجانی