تست طرحواره فرم بلند 232 سوالی تست طرحواره های یانگ 1- کسی نیست که نیازهای عاطفی مرا برآورده کند. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 2- من عشق و توجه کافی را دریافت نکردهام. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 3- غالباً کسی را نداشتم که برای نصیحت و حمایت عاطفی به او تکیه کنم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 4- اغلب کسی را نداشتهام که از من حمایت کند، حرفهایش را با من بزند و عمیقاً نگران اتفاقاتی باشد که برایم میافتد. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 5- در بیشتر اوقات زندگی، کسی را نداشتم که بخواهد با من رابطه صمیمی برقرار کند و وقت زیادی را با من بگذراند. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 6- به طور کلی کسی نبوده که به من عاطفه، محبت و صداقت نشان دهد. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 7- در بیشتر اوقات زندگی، این احساس به من دست نداد که برای فرد دیگری، شخص ویژه و ممتازی به شما میروم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 8- در اغلب اوقات زندگی کسی را نداشتم که واقعاً به حرف دل من گوش دهد. مرا بفهمد یا اینکه احساسها و نیازهای واقعی مرا درک کند. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 9- وقتی که نمیدانستم کاری را چگونه انجام دهم، بهندرت شخصی پیدا میشد که مرا نصیحت و راهنمایی کند. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 10- نگرانم افرادی را که دوست دارم در آیندهای نزدیک بمیرند، حتی وقتی دلایل پزشکی کمی برای تایید این نگرانی وجود دارد. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 11- من به افراد نزدیک خودم خیلی وابستهام، چون میترسم مبادا مرا ترک کند. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 12- نگرانم که نزدیکانم مرا ترک کنند یا مرا به حال خود رها کنند. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 13- احساس میکنم که حمایت عاطفی کافی دریافت نکردهام. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 14- احساس میکنم که روابط مهم زندگیام چندان تداوم نداشته باشد و انتظارم این است که این روابط به زودی تمام شوند. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 15- عادت کردهام با کسانی ارتباط برقرار کنم که به تعهدات خود پایبند نیستند. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 16- در نهایت، من تنها و بیکس خواهم ماند. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 17- وقتی احساس میکنم که برایم مهم است از من دوری میکند، مایوس میّشوم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 18- برخی اوقات آنقدر نگران آن هستم که مردم مرا ترک کنند که آنها را از خودم دور میکنم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 19- وقتی شخصی حتی برای مدت زمان کوتاهی مرا ترک میکند، خیلی ناراحت میشوم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 20- همیشه نمیتوانم به حمایت اطرافیان تکیه کنم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 21- نمیتوانم با مردم رابطه صمیمی داشته باشم، چون اعتماد ندارم همیشه در کنارم بمانند. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 22- به نظر میرسد افراد مهم زندگی من همیشه تغییر میکنند. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 23- نگرانم افرادی که دوستشان دارم، فرد دیگری را پیدا کنند و او را به من ترجیح دهند و مرا ترک کنند. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 24- افراد نزدیک من، غیرقابل پیشبینی بودهاند؛لحظهای مهربان و لحظهای دیگر عصبی، ناراحت، خودمحور و پرخاشگر. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 25- آنقدر به دیگران نیازمندم که نگران از دست دادن آنها هستم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 26- نمیتوانم شخصیت واقعیام را بروز دهم یا احساس واقعیام را بیان کنم، چون میترسم دیگران مرا ترک کنند. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 27- احساس میکنم مردم از من سودجویی میکنند. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 28- اغلب احساس میکنم که باید از خودم در برابر مردم محافظت کنم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 29- احساس میکنم که باید در حضور دیگران از خودم محافظت کنم، چون در غیر این صورت عمدا به من آسیب میزنند. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 30- اگر فردی کارهای خیلی خوبی برایم انجام دهد، پیش خودم فکر میکنم که حتما قصد و انگیزه خاصی داشته است. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 31- دیگران دیر یا زود به من خیانت میکنند. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 32- اغلب مردم فقط به فکر خودشان هستند. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 33- در اعتماد کردن به دیگران مشکل دارم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 34- نسبت به انگیزههای دیگران سوءظن شدید دارم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 35- مردم به ندرت درستکار هستند، آنها معمولا ریاکارند. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 36- معمولا به طور جدی به انگیزههای نهانی مردم فکر میکنم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 37- اگر فکر کنم فردی میخواهد به من ضربه بزند، پیشدستی میکنم و اول من به او ضربه میزنم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 38- مردم معمولا مجبورند قابل اعتماد بودن خودشان را برای من ثابت کنند، چون به مردم اصلا اعتماد ندارم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 39- برای اینکه ببینم مردم به من راست میگویند یا نیت خوبی دارند، آنها را امتحان میکنم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 40- با این باور موافقم " دیگران را کنترل کن و گرنه تحت کنترل دیگران قرار میگیری." کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 41- وقتی فکر میکنم که دیگران چگونه در طول زندگیام با من به خشونت رفتار کردهاند، عصبانی میشوم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 42- در طول زندگیام مردم به من نزدیک شدهاند تا از من سودجویی کنند یا برای رسیدن به اهدافشان از من سوءاستفاده کنند. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 43- افراد مهم زندگیام، از نظر عاطفی، جسمانی یا جنسی با من بدرفتاری کردهاند. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 44- وصله ناجور اجتماع هستم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 45- اساساً با مردم خیلی فرق دارم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 46- نمیتوانم به کسی تعلقخاطر داشته باشم، انسان گوشهگیری هستم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 47- احساس میکنم با مردم بیگانهام. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 48- احساس تنهایی و انزوا میکنم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 49- همیشه احساس می کنم در جمع، جایی ندارم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 50- واقعاً هیچکس مرا درک نمیکند. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 51- خانواده من با بقیه خانوادهها متفاوت بود. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 52- برخی اوقات احساس میکنم کاملاً بیگانهام. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 53- اگر فردا ناپدید شوم، هیچ کس متوجه این موضوع نمیشود. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 54- مردان یا زنانی که دوستشان دارم، وقتی عیبهای مرا میبینند، نمیتوانند دوستم داشته باشند. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 55- اگر کسی واقعاً مرا بشناسد، مایل نیست با من رابطهای صمیمی برقرار کند. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 56- ذاتاً آدم بیارزش و مشکلداری هستم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 57- احساس میکنم نمیتوانم با یک زن یا مرد خوب، رابطه برقرار کنم به گونهای که به من احترام بگذارد و از این طریق احساس کنم انسان ارزشمندی هستم. هر چقدر در این راه تلاش کنم، فایده ندارد. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 58- شایستگی عشق، توجه و احترام دیگران را ندارم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 59- احساس میکنم هیچکس مرا دوست ندارد. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 60- در بسیاری از جنبهها، چنان شخصیت پر از عیب و ایرادی دارم که نمیتوانم در کنار دیگران راحت باشم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 61- اگر دیگران متوجه عیب و ایرادهای من بشوند، نمیتوانم توی رویشان نگاه کنم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 62- وقتی افراد مرا دوست دارند، احساس میکنم گولشان زدهام. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 63- اغلب متوجه میشوم که به طرف کسانی جلب میشوم که از من خیلی ایراد میگیرند یا مرا طرد میکنند. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 64- رازهایی دارم که نمیخواهم نزدیکانم به آنها پی ببرند. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 65- تقصیر من است که والدینم نتوانستند مرا به قدر کافی دوست داشته باشند. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 66- نمیگذارم مردم شخصیت واقعیام را بشناسند. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 67- یکی از شدیدترین ترسهایم این است که عیب و نقصهایم برملا شوند. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 68- نمیتوانم بفهمم چطور ممکن است کسی بتواند مرا دوست داشته باشد. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 69- تقریباً هیچ کاری را نمیتوانم به خوبی دیگران انجام بدهم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 70- هر زمان پیشرفتی در کارم به وجود میآید، احساس بیکفایتی میکنم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 71- بیشتر مردم در حوزههای شغلی و تحصیلی از من تواناترند. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 72- آدم شکست خوردهای هستم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 73- اکثر افراد در کار (یا تحصیل) از من بااستعدادترند. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 74- در کار (یا تحصیل) مثل بقیه باهوش نیستم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 75- شکستها و بیکفایتیهایم در حوزه کار (یا تحصیل) مایه شرمساری من است. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 76- از آنجا که در زندگی پیشرفت و دستاورد چندانی نداشتهام، اغلب در حضور دیگران خجالت میکشم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 77- زمانی که موفقیتهایم را با دیگران مقایسه میکنم اغلب به این نتیجه میرسم که دیگران خیلی از من موفقترند. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 78- احساس میکنم نمیتوانم به نهایی از پس کارهای روزمرهام بربیایم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 79- به کمک دیگران نیاز دارم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 80- احساس میکنم نمیتوانم به تنهایی گلیم خود را از آب بیرون بکشم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 81- معتقدم که دیگران بهتر از خودم میتوانند از من مراقبت کنند. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 82- وقتی با یک وظیفه جدید خارج از حوزه کاریام روبهرو میشوم، به دردسر میافتم مگر اینکه کسی مرا راهنمایی کند. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 83- فکر میکنم در انجام کارهای روزمره، آدم وابستهای هستم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 84- انجام هر کاری، حتی اگر خارج از حوزه کار (یا تحصیل) باشد، مرا ناراحت و عصبی میکند. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 85- در بسیاری از حوزهةای زندگی، خودم را آدم بیکفایتی میدانم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 86- اگر به قضاوتهای خود در موقعیتهای متداول زندگی اعتماد کنم، تصمیمهای اشتیباهی میگیرم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 87- عقل درست و حسابی ندارم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 88- اصلا به قضاوتهای خودم در موقعیتهای روزمره اعتماد ندارم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 89- نمیتوانم به تواناییهای خودم برای حل مشکلات روزمره اعتماد کنم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 90- احساس میکنم برای اینکه مشکلاتم را حل کنم، احتیاج به کسی دارم که بتوانم به راهنماییهایش اعتماد کنم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 91- زمانی که بحث پذیرش مسئولیتهای روزمره پیش میآید بیشتر مثل بچهها رفتار میکنم تا یک انسان بالغ و عاقل. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 92- متوجه شدهام که پذیرش مسئولیتهای روزمره زندگی برای من خیلی سخت و طاتفرسا است. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 93- نمیتوانم از شر این احساس رها شوم که مبادا اتفاق بدی بیفتد. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 94- احساس میکنم هر لحظه ممکن است یک فاجعه طبیعی، جنایی، حقوقی یا پزشکی برای من اتفاق بیفتد. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 95- میترسم که مبادا فردی آواره و ولگرد شوم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 96- میترسم مورد حمله قرار بگیرم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 97- خیلی احتیاط میکنم تا مریض نشوم یا صدمه نبینم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 98- نگرانم که به بیماری خطرناکی مبتلا شوم، حتی وقتی که پزشک هیچ گونه علامت خطری را تشخیص نداده است. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 99- آدم ترسویی هستم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 100- نگرانم که در جهان وقایع بدی نظیر جنایت، آلودگی محیط زیست و غیره رخ بدهد. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 101- اغلب احساس میکنم که ممکن است دیوانه شوم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 102- اغلب احساس میکنم به یک حمله اضطرابی دچار میشوم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 103- اغلب نگرانم از اینکه دچار سکته قلبی یا بیماری سرطان شوم، حتی زمانی که دلایل پزشکی کمی برای این نگرانی وجود دارد. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 104- احساس میکنم جهان جایگاه خطرناکی است. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 105- قادر نیستم از والدینم جدا شوم، کاری که همسن و سالهایم انجام میدهند. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 106- من و والدینم تمایل داریم خود را بیش از حد در زندگی و مسایل یکدیگر درگیر کنیم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 107- اگر من و والدینم، مسایل جزئی و خصوصی خود را از یکدیگر پنهان کنیم، احساس گناه یا خیانت میکنیم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 108- من و والدینم مجبوریم هر روز با هم صحبت کنیم وگرنه یکی از ما احساس گناه، ناامیدی یا تنهایی میکند. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 109- اغلب احساس میکنم هویت جداگانهای از والدینم و همسرم ندارم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 110- اغلب احساس میکنم انگار سایه سنگین والدینم دائم بر سر من است... به نحوی که نمیتوانم یک زندگی جداگانهای برای خودم داشته باشم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 111- خیلی سخت است از افرادی که با آن صمیمی شدهام جدا شوم؛ هر گونه جدایی مرا شدیداً آشفته میکند. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 112- هویت من چنان با هویت والدینم و همسرم گره خورده است که واقعاً نمیدانم کی هستم و یا چی میخواهم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 113- وقتی که دیدگاه یا عقاید من با دیدگاه و عقاید والدینم و همسرم تفاوت دارد، شدیداً آشفته میشوم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 114- اغلب احساس میکنم در رابطه با والدینم و همسرم، هیچگونه حریم خصوصی ندارم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 115- احساس میکنم زندگی مستقل و جداگانه من، والدینم را آزردهخاطر خواهد کرد. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 116- در کار دیگران دخالت نمیکنم، چون از عواقب دخالت در آن کارها میترسم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 117- اعتقاد دارم اگر بخواهم هر کاری انجام بدهم، برای خودم دردسر درست میکنم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 118- احساس میکنم چارهای ندارم جز اینکه به خواستههای دیگران تن بدهم، چون در غیر این صورت یا مرا ترک میکنند یا درصدد تلافی برمیآیند. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 119- در روابطم به دیگران اجازه میدهم که بر من مسلط شوند. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 120- همیشه به دیگران اجازه میدهم به جای من تصمیم بگیرند، در نتیجه واقعاً خواستههای خودم را نمیشناسم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 121- احساس میکنم تصمیمهای مهم زندگیام را دیگران میگیرند. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 122- نگرانم که دیگران مرا طرد کنند، به همین دلیل همیشه در این فکرم که خوشایند و باب طبع دیگران باشم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 123- خیلی برای من مشکل است که از دیگران تقاضا کنم حقوقم را رعایت و احساساتم را درک کنند. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 124- به جای اینکه عصبانیتم را مستقیم ابراز کنم، جور دیگری تلافی میکنم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 125- من بیش تر از دیگران از برخورد و ایجاد تعارض، اجتناب میکنم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 126- نیازهای دیگران را در اولویت قرار میدهم و گرنه احساس گناه میکنم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 127- وقتی دیگران را دست تنها میگذارم یا مایوسشان میکنم، احساس گناه میکنم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 128- من بیشتر به مردم کمک میکنم تا اینکه از آنها تقاضای کمک داشته باشم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 129- در نهایت کار مراقبت از نزدیکانم روی دوش من است. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 130- اگر کسی را دوست داشته باشم، تقریباً همه کارهای او را تحمل میکنم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 131- آدم خوبی هستم چون بیش از آنکه به فکر خودم باشم به فکر دیگرانم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 132- در محیط کار، معمولاً داوطلبانه وقت بیشتری صرف میکنم یا کار بیشتری انجام میدهم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 133- مهم نیست که سرم چقدر شلوغ است، من همیشه میتوانم وقتی را برای دیگران کنار بگذارم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 134- خیلی کمتوقعام، چون نیازهای من در حداقل است. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 135- تنها وقتی خوشحال میشوم که اطرافیانم خوشحال باشند. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 136- از بس که سرگرم مراقبت از دیگران هستم، وقت کمی برای خودم میماند. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 137- همیشه به درد دل دیگران گوش دادهام. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 138- وقتی به کسی هدیه میدهم، بیشتر خوشحال میشوم تا اینکه هدیه بگیرم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 139- اطرافیان معتقدند که من برای رفع نیازهای دیگران خیلی تلاش میکنم، ولی برای خودم کاری نمیکنم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 140- هر چقدر برای رفع نیازهای دیگران تلاش کنم باز هم احساس میکنم کوتاهی کردهام. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 141- اگر کار دلخواهم را انجام بدهم به شدت احساس ناراحتی میکنم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 142- برای من خیلی مشکل است که از دیگران بخواهم نیازهایم را ارضاء کنند.* کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 143- نگرانم که کنترلم را از دست بدهم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 144- نگرانم که اگر نتوانم خشم خود را کنترل کنم از لحاظ جسمی یا هیجانی به دیگران آسیب جدی بزنم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 145- احساس میکنم که باید هیجانها و تکانههای خودم را کنترل کنم، چون در غیر این صورت احتمال دارد اتفاق بدی بیفتد. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 146- خشم و کینه زیادی دارم که آن را بیان نمیکنم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 147- خجالت میکشم از اینکه احساسهای مثبتام (مثل محبت و توجه) را به دیگران بروز دهم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 148- از اینکه احساساتم را به دیگران ابراز کنم خیلی شرمسار میشوم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 149- برای من خیلی سخت است که صمیمی و بیتکلف رفتار کنم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 150- آنقدر خودم را کنترل می کنم که مردم فکر می کنند آدم بی احساسی هستم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 151- از نظر دیگران، من آدم عصبی و ناراحت هستم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 152- باید در هر کاری که انجام میدهم بهترین باشم، نمیتوانم بپذیرم که نفر دوم باشم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 153- تلاش میکنم که همیشه تمام کارها را به بهترین نحو ممکن انجام دهم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 154- من باید در بیشتر اوقات در بهترین حالت باشم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 155- سعی میکنم نهایت تلاش خودم را بکنم، خوب بودن نسبی کار هیچ گاه مرا راضی نمیکند. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 156- آنقدر کار دارم ک تقریباً در زندگی من هیچگونه آسایش و راحتی وجود ندارد. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 157- تقریباً هیچ کدام از کارهای من به اندازه کافی خوب نبودهاند، میتوانم همیشه کارم را بهتر انجام بدهم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 158- باید به تمام مسئولیتهایم عمل کنم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 159- احساس میکنم برای پیشرفت و دستیابی به خواستههایم، همواره تحت فشار هستم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 160- روابطم با دیگران صدمه دیده است، چون خیلی به خودم سخت میگیرم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 161- سلامتی من در خطر است زیرا به دلیل اصرار بر انجام کارهای بدون عیب و نقص، به شدت تحت استرس هستم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 162- اغلب لذتها و خوشیهایم را فدا میکنم تا کارها را طبق معیارهای سختگیرانهام انجام بدهم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 163- وقتی اشتباه میکنم، مستحق شدیدترین و بیرحمانهترین انتقادها هستم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 164- وقتی که کاری را اشتباه انجام میدهم، نمیتوانم خودم را ببخشم یا دست به بهانهتراشی بزنم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 165- آدم رقابتطلبی هستم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 166- ارزش زیادی برای پول و منزلت اجتماعی قائلم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 167- همیشه باید در هر کاری بهترین باشم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 168- وقتی از کسی چیزی میخواهم خیلی برای من سخت است که نه بشنوم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 169- اگر نتوانم به خواستهام برسم، دچار خشم .و تندخویی میشوم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 170- آدم خاصی هستم و نمیتوانم محدودیتهایی را که بر سر راه دیگران وجود دارد، بپذیرم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 171- از اینکه مرا محدود کنند یا جلوی کار مرا بگیرند، به شدت متنفرم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 172- احساس میکنم نباید از قوانین و قراردادهای بهنجاری که مردم تابع آنها هستند، اطاعت کنم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 173- احساس میکنم کارها و خواستههای من ارزشمندتر از کارها و خواستههای دیگران است. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 174- معمولاً نیازهای خودم را مقدمتر از نیازهای دیگران میدانم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 175- اغلب متوجه شدهام که به قدری درگیر کارهای خودم هستم که دیگر نمیتوانم وقتی را به دوستان یا اعضای خانوادهام اختصاص بدهم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 176- افراد اغلب به من میگویند در شیوه انجام کارها خیلی کنترلگرانه رفتار میکنم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 177- وقتی دیگران به خواستههایم عمل نکنند، به شدت عصبانی و تندخو میشوم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 178- نمیتوانم تحمل کنم که دیگران به من دستور بدهند. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 179- به سختی میتوانم جلوی مصرف مواد، سیگار کشیدن، پرخوری یا سایر مشکلات رفتاریام را بگیرم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 180- حوصله انجام کارهای متداول زندگی یا کارهای ملالآور را ندارم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 181- اغلب براساس احساسها و تکانههایم عمل میکنم و باعث دردسر خودم و آزار دیگران میشوم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 182- اگر به یکی از اهدافم نرسم، زود مایوس میشوم و دست از تلاش برمیدارم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 183- خیلی برای من سخت است که به خاطر دستیابی به هدف بلندمدت از سر خیر رضایتمندی فوری بگذرم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 184- زیاد پیش میآید که وقتی عصبانی بشوم دیگر نمیتوانم جلوی عصبانیتم را بگیرم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 185- تمایل دارم در هر کاری افراط کنم، حتی وقتی این افراط، نتایج بدی برای من به دنبال دارد. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 186- زود کسل میشوم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 187- وقتی در انجام کارهایم با مشکل ماجه بشوم، معمولاً نمیتوانم آن کار را ادامه بدهم و تکمیل کنم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 188- نمیتوانم مدت زمان زیادی روی یک کار تمرکز کنم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 189- نمیتوانم خودم را مجبور کنم که کارهای بدون لذت را انجام بدهم، حتی اگر بدانم که این کارها، نتایج خوبی به دنبال دارد. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 190- با کوچکترین مانعی در سر راه دستیابی به اهدافم، آرامش خودم را از دست میدهم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 191- بهندرت توانستهام به تصمیمها و راهحل هایم پایبند باشم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 192- آدم رک و صریحی هستم، احساسهایم را بدون رودربایستی نشان میدهم و اصلاً مهم نیست که بروز این احساسها چه پیامدهایی به دنبال دارد. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 193- اغلب کارها را بدون فکر انجام میدهم و بعد پشیمان میشوم. is کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 194- برای من مهم است که تقریباً هر کسی که مرا میشناسد دوستم داشته باشد. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 195- بسته به اینکه دیگران از من چی میخواهند خودم را تغییر میدهم تا آنکه مرا بیشتر دوست داشته باشند. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 196- با جدیت تمام تلاش میکنم که بدنم و ظاهرم تاثیر خوبی روی دیگران داشته باشد. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 197- ارزش من اساساً بستگی به این دارد که دیگران درباره من چه نظری دارند. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 198- ثروت و معاشرت با افراد سرشناس باعث احساس ارزشمندی من میشود. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 199- وقت زیادی صرف ظاهر خودم میکنم تا دیگران برای من ارزش قائل شوند. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 200- دستیابی به موفقیت برای من بینهایت ارزشمند است به شرط اینکه دیگران این موفقیتها را ببینند. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 201- اینقدر فکر و ذکرم به این موضوع صرف میشود که نظر دیگران درباره من مثبت باشد، گاهی اوقات فراموش میکنم کی هستم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 202- اگر اهداف من مورد پذیرش و تایید دیگران نباشد، دنبال کردن آن اهداف برای من سخت است. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 203- وقتی به تصمیمهای زندگیام نگاه میکنم میبینم که در بیشتر این تصمیمها سعی کردهام در ذهنم نظر دیگران را لحاظ کنم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 204- حتی اگر کسی را دوست نداشته باشم با این حال تلاش میکنم او مرا دوست داشته باشد. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 205- اگر نتوانم توجه دیگران را جلب کنم، احساس میکنم آدم کماهمیتی هستم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 206- در هر جمع یا اجتماعی به دنبال دریافت توجه و تحسین دیگران هستم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 207- برای اینکه احساس کنم آدم ارزشمندی هستم نیازمند تایید، تحسین و تمجید زیاد دیگران هستم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 208- حتی زمانی که کارها خوب پیش میرود، احساس میکنم که این حس خوب موقتی است. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 209- اگر اتفاقات خوبی در زندگیام بیفتد، نگرانم که مبادا بدشانسی از راه برسد. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 210- خیلی نمیتوانم در کارها دقت کنم چون تقریباً همیشه کارها غلط از آب درمیآیند. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 211- مهم نیست که چقدر سختکوش باشم، نگرانم که تمام سرمایه مالیام را بر باد فنا بدهم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 212- نگرانم که مبادا یک تصمیم اشتباه به فاجعهای تمام عبار منجر شود. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 213- اغلب درباره تصمیمهای کوچک نیز وسواس نشان میدهم به این دلیل که پیامدهای یک تصمیمگیری اشتباه میتواند خیلی ناگوار باشد. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 214- اگر با این فرض کارم را شروع کنم که شکست میخورم، احساس بهتری دارم زیرا اگر شکست بخورم احساس ناامیدی نمیکنم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 215- بیشتر ذهنم درگیر وقایع منفی زندگی است تا وقایع مثبت. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 216- اغلب بدبین هستم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 217- افراد صمیمی زندگیام مرا آدمی نگران میدانند. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 218- اگر دیگران سخت مجذوب برخی از کارهای من شوند، احساس ناخوشایندی به من دست میدهد و حس میکنم که این تعریف و تمجیدها، اخطاری است برای اینکه کارها مشکل و بدعاقبت از آب دربیایند. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 219- اگر اشتباه کمک باید تنبیه شوم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 220- اگر سنگ تمام نگذارم بدون شک شکست میخورم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 221- اگر اشتباه کنم هیچ عذر و بهانهای پذیرفته نیست. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 222- افراد مسئولیتگریز باید به نحوی گوشمالی داده شوند. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 223- بیشتر اوقات، عذر و بهانههای دیگران را نمیپذیرم، آنها فقط میخواهند مسوولیت کارهای خودشان را بپذیرند و عواقب کارهایشان را ببینند. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 224- اگر کارم را انجام ندهم باید عواقبش را بپذیرم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 225- اغلب به اشتباهات خود فکر میکنم و از دست خودم عصبانی میشوم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 226- وقتی دیگران مرتکب اشتباهی میشوند، پذیرش این جمله برای من سخت است: « ببخش و فراموش کن». کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 227- حتی بعد از اینکه کسی از من معذرتخواهی میکند، باز هم دست از لجاجت و کینهجویی دست برنمیدارم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 228- وقتی فکر میکنم که کسی به راحتی کار اشتباهی انجام میدهد، به شدت آشفته میشوم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 229- زمانی که افراد دست به بهانهتراشی میزنند یا دیگران را مسوول مشکلات خودشان تلقی میکنند، عصبانی میشوم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 230- دلیل اشتباه من مهم نیست، زمانی که مرتکب اشتباه میشوم باید جریمه بشوم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 231- به خاطر اشتباهات و دسته گلهایی که به آب دادم باید خودم را به شدت تنبیه کنم. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست 232- من آدم بدی هستم که لایق تنبیه است. کاملا غلط تقریبا غلط اندکی درست تقریبا درست کاملا درست دوستان خارج از کشور شماره همراه خود را بدون 0 وارد کنند مثلا با پیش شماره آمریکا 19876543210 لطفا 00 اول پیش شماره را وارد نکنید