کمبود محبت پدر و تاثیرات آن بر روابط عاطفی دختران
دخترها همیشه رابطه خوبی با پدر دارند و محبت پدر باعث شده تا رابطه آنها روز به روز قوی تر شود. کمبود محبت پدر می تواند باعث سر خوردگی دختران شود و فاصله میان آنها را روز به روز بیشتر کند. محبت والدین خصوصا پدر در روحیه دختران نقش مهمی دارد و زمانی که کمرنگ می شود تاثیرات مخربی را به همراه دارد. دخترانی که با چنین مشکلی مواجه شدند از لحاط عاطفی مستعد برقراری ارتباط های ناسالم هستند. آنها در جامعه به دنبال جبران این کمبود هستند. برای رشد عاطفی و بلوغ احساسی دختران محبت پدرانه الزامی بوده و کاملا تاثیر گذار است.
مطالعه بیشتر: مشاوره خانواده
محبت پدر به دختر نقش اساسی در چگونگی ارتباط های عاطفی آینده ی او مخصوصا با جنس مخالف دارد. وقتی دختر به صورت تمام و کمال این محبت را از جانب پدر دریافت کرده باشد کمبود عاطفی هم نخواهد داشت. در واقع نقش این محبت و عاطفه پدر در کانون خانواده احساس کودک را بیدار خواهد کرد. خانواده کوچک ترین و اولین اجتماع است که به رشد عاطفی دختران کمک زیادی می کند به شرطی که آنها محبت پدر را به راحتی دریافت کنند. شخصیت دختران در خانواده به رفتار پدر آنها که به عنوان یک تکیه گاه است بستگی دارد.
مطالعه بیشتر: نحوه برخورد با خانواده شوهر
همین الان خودتو بسنج و بدون دانش عاطفی داری یا نه جایزه هم بگیر
این یک مسابقه زمان دار است. در هر سوال 20 ثانیه به شما داده می شود. حاضری?
اگر دو نفر از خیلی جهات با هم سازگار باند(خانوادگی، مالی، فرهنگی و...) ولی یکی از طرفین هنوز خیلی کشش جسمانی به طرف دیگر نداشته باشد، چه کاری باید انجام دهند؟
کدام جمله درست است؟
کدام جمله نادرست است؟
بیشترین عامل جدایی زن و مرد چیست؟
ازدواج با زنی که سن بالاتری داشته باشد؟
کدام مورد جزو اصلی ترین پیش بینی کننده های جدایی یک رابطه است؟
مهمترین مهارتی که یک زن و مرد در زندگی نیاز دارند چیست؟
اصلی ترین ویژگی ای که زنان در مردان جستجو می کنند چیست؟
ازدواج مرد قدرت طلب با زن قدرت طلب چگونه است؟
زنی که وابسته است جذب مردی می شود که در بسیاری از موارد
شما باختی
تا اینجا که اومدی و تست رو زدی
اگر هدفت خودشناسی و رشد اطلاعات شخصیه تست شخصیت شناسی هم بزن عالیه
با این تست میتونید نقاط قوت و ضعف خود و شریک عاطفی خود را بشناسید همچنین میتونی متوجه شی با چه شخصیتی وارد رابطه بشی بهتره یا برای موفقیت شغلی چه نقاطی را باید تقویت کنی..
روی دکمه زیر کلیک کن و تست شخصیت شناسی رو شروع کن و این فرصت رو از دست نده
شما بردی
عالی بود و به سوالات درست جواب دادی حالا یه ویدیو آموزشی خوب برات دارم
ویدیو بالا مربوط به تست شخصیت شناسی آرکی تایپ می باشد اگه علاقه مند شدی و میخوای شخصیت خودتم بشناسی میتونی همین الان تست شخصیت شناسی را انجام بدی
با تست شخصیت شناسی آرکی تایپ ها میتونی نقاط ضعف و قوت خودت رو بشناسی.
میتونی متوجه ویژگی های شریک عاطفیت بشی برای جذب بیشتر و محبت بیشتر بهش
میتونی متوجه شی که چه شغلی برات مناسبه و چیکار باید بکنی که پیشرفت کنی
یه لحظه هم فکر نکن و همین الان تست شخصیت شناسی رو شروع کن
دخترانی که در خانواده محبت پدر را دریافت کرده اند از لحاظ روانی و عاطفی در سلامت کامل خواهند بود و می توانند تصمیمات بهتری را اتخاذ کنند. آنها احساس امنیت می کنند و وقتی پدر را در کنار خود دارند احساس غرور می کنند. محبت پدر نقش مهمی در رشد دختران دارد و به آنها اعتماد به نفس می دهد. محبت پدر تاثیر زیادی بر روابط عاطفی دختران دارد و ترس آنها را در آینده کمتر خواهد کرد. محبت پدر می تواند جبران تمام کمبودها باشد و حس خوبی در فرد ایجاد کند.
نشانه های کمبود محبت پدر در روابط عاطفی
کمبود محبت پدر در روابط عاطفی با نشانه هایی زیادی همراه بوده و چون مدر اولین جنس مخالفی است که دختر با او در ارتباط است نقش مهمی در روابط عاطفی او دارد. در زیر به نشانه های مهم اشاره می کنیم:
محبت طلبی
دخترانی که از دوران کودکی کمبود محبت پدر را تجربه کرده اند در واقع تشنگی احساسی دارند و در بزرگسالی هم مدام سعی می کنند تا محبت جنس مخالف را جلب کنند. این تاثیرات مخربی برای او به همراه دارد. دختری که پدر او مدام از او انتقاد کرده و اعتماد به نفس او را زیر سوال می برد و محبتی به او ندارد کم کم احساس عدم اعتماد به نفس و کم بینی می کند و در این شرایط به صورت ناخودآگاه به سمت برقراری رابطه عاطفی با افرادی کشیده می شود که همان الگوی رفتاری پدر او را تکرار می کنند. او سعی می کند در این شرایط کمبود محبت را جبران کند.
مطالعه بیشتر: کمبود اعتماد به نفس در زنان
ناتوانی در عشق ورزی
دخترانی که با کمبود محبت از جانب پدر مواجه شده اند در عشق ورزی ناتوان هستند. این افراد خود شیفته و خودکار هستند و فقط مصلحت و خواسته های خود را در نظر می گیرند. مهمترین نشانه این دختران احساسی و مغرور بودن است. هر گونه اعتراضی از سمت شریک زندگی معمولا با پرخاشگری آنها همراه بوده و به نتیجه نمی رسد.
محبت افراطی یک طرفه
نشانه دیگری که در این دختران به خوبی خود را نشان می دهد محبت افراطی یک طرفه است. این دختران خود را با عروسک بازی سرگرم می کنند و تلاش می کنند این فقدان محبت و کمبود درونی را با محبت کردن جبران نماید. آنها سعی می کنند تا پارتنر خود را در محبت غرق نمایند.
علت کمبود محبت از سمت پدر چیست؟
کمبود محبت پدر دلایل مختلفی دارد که برخی شخصی بوده و برخی دیگر جنبه خانوادگی دارد. این مشکل سلامت روحی و روانی افراد را تحت تاثیر قرار می دهد و میزان رضایت دختران را از زندگی کاهش می دهد. بسیاری از پدران و مادران تمام تلاش خود را برای برآورده ساختن نیازهای مادی فرزندانشان به کار می گیرند. در زیر به صورت مختصر به این دلایل اشاره می کنیم:
- بی توجهی به سلامت روان کودک، محبت و تحسین نکردن توانایی های او مهمترین دلیل کمبود محبت از جانب پدر بی توجهی به سلامت روح و روان کودک است.
- عیب جویی و انتقاد شدید پدر و مادر باعث فراری شدن فرزند از خانه می شود. انتقاد شدید پدر از دختران زمینه را برای کمبود محبت فراهم می کند و باعث ایجاد فاصله بین آنها می شود.
- کنترل گری و توقع بیش از حد پدر و مادر دیگر دلیل کمبود محبت است. کنترل بیش از حد و از بین رفتن آزادی های فردی باعث می شود تا مهر و محبت پدر نسبت به دختر کمتر شود.
- پدران و مادرانی که خودشان کمبود محبت داشته اند آنها کمبود محبت خود را به دختران هم منتقل می کنند.
- طلاق رسمی یا عاطفی والدین مهمترین عامل کمبود محبت پدر برای دختر است و جدایی که در طلاق اتفاق می افتد روز به روز فاصله و بی مهری را بیشتر می کند.
- بروز جر و بحث و مشاجره های فراوان در خانه دلیل اصلی نبود امنیت و آرامش و روابط گرم و صمیمانه بین اعضای خانواده خصوصا پدر و دختر است.
- فقدان حس امنیت و صمیمیت میان اعضای خانواده: وقتی حس امنیت بین دختر و پدر وجود نداشته باشد قطعا مهر و محبتی هم شکل نمی گیرد.
- پدران و مادرانی که در کودکی والدینشان آنها را ترک کرده اند یا با انها همواره بدرفتاری شده با فرزندان خود هم همین رفتار را دارند.
- پدران و مادرانی که خودشان از مشکلات روانی رنج می برند یا عزت نفس پایین دارند قطعا این رفتار را به دختر خود هم منتقل می کنند.
- والدینی که به شدت نیازمند تایید شدن توسط اطرافیانشان هستند تاثیرات منفی را روی فرزندان خصوصا دختران به جای می گذارند.
- مشغله های فکری، روانی، شغلی بیش از حد والدین مانع از محبت کردن آنها به کودکان می شود.
- بیماری مداوم یا اعتیاد هر کدام از والدین مهر و محبت به فرزندان را در آنها کاهش می دهد.
- بستری شدن طولانی مدت پدر یا مادر در بیمارستان فاصله عاطفی بین آنها و فرزندان ایجاد می کند.
مطالعه بیشتر: انتظارات زن از مرد
حتما این مطالب را بخوانید
علائم عاشق شدن زنان متاهل
علائم عاشق شدن زنان متاهل بررسی علاقه زن متاهل به مرد دیگر بررسی علاقه زن متاهل به مرد دیگر میتواند با توجه به موارد زیر صورت پذیرد: 1. رفتار و عکسالعملها: رفتار و عکسالعملهای زن متاهل در حضور مرد دیگر میتواند شامل: لبخند زدن و...
چرا نمیتونم با پسرا حرف بزنم
چرا نمیتونم با پسرا حرف بزنم ممکنه این موضوع به دلایل مختلفی باشه. بعضی از دلایل میتونه اضطراب اجتماعی یا عدم اعتماد به نفس باشه که باعث میشه ارتباط برقرار کردن با پسرها براتون سخت باشه. مهمه که درک کنید که این چیزی نیست که...
تغییر رفتار همسر بعد از ازدواج
زندگی مشترک پس از ازدواج 🤵👰 زندگی مشترک پس از ازدواج یکی از دورانهای خوشبختی در زندگی افراد است. اما گاهی اوقات ممکن است با تغییر رفتار همسر بعد از ازدواج باشد و این مسئله میتواند به یک چالش تبدیل شود. در این مقاله، ما...
نشانه های یک رابطه سمی
در زندگی ما با افراد مختلفی در تعامل هستیم. این تعاملات میتوانند از نوع مثبت و رابطه های سالم باشند یا در مواقعی به رابطههای سمی تبدیل شوند. رابطههای سمی ممکن است آسیبهای عمیقی به روان و جسم فرد وارد کنند. در این مقاله، به...
35 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
سلام منم قبل اینکه دنیا بیام پدرم فوت شده همیشه می ترسیدم و دستشوییم اذیتم می کرد نمی تونستم حقم را بگیرم حالا هم شوهرم هر چی از دهنش در می آد میگه و بعد مدتی معذرت می خواد کلا داغونم اگه بچه نداشتم تا به حال ولش می کردم ۲۵ سال ازدواج کردم طرف پسر عموم هم هست و پدر نداشته من را به رخم می کشه در کل شکنجه روحیم می ده فقط زنده ام برای دخترم و ۲تا پسرهام
پدر و مادر من از بچگی هر کاری انجام دادم هیچ وقت تحسین نکردن مخصوصاً پدرم هیچ وقت مورد توجه هیچ کدومشون نبودم با اینکه من بچه آخر خانواده هستم خواهر بزرگم انقدر مورد توجه پدر و مادرم قرار گرفته بعضی وقتها گریم میگیره وقتی گریه میکنم مادرم میگه دشمنت که نیست خواهرته هر کاری که میشه سر من خراب میشه
از پدرم خوشم نمیاد چون پشت منو خالی کرد و با مهری و بی توجهی ش باعث شد زندگی مشترکم هم به مشکل بزرگی بخوره نوع برخورد پدر خیلی مهمه حتی توی ظاهر و وجه یه زن در مقابل شوهرش 😔
سلام شبتون بخیر من نمیتونم ارتباط خوبی با پدرم داشته باشم کارها شو تایید نمیکنم و نمیتونم باهاش وقت بگذرونم و کنارش بشینم اون خیلی دوست داره با هم تلویزیون نگاه کنیم اما من تمایلی ندارم نمیدونم چرا
همهی کامنتارو خوندم و با پوست و گوشت و استخونم درک کردم:)
منم این کمبودهارو دارم، منم هیچوقت نه از لحاظ مالی حمایت شدم و نه از لحاظ عاطفی. الانم تبدیل شدم به دختری که خودش تکیه گاه خودش و بقیه شده. کسی که با ۲۲ سال سن به هیچ مذکری اعتماد نداره و حتی فکرم نمیکنه. کاشکی یه روز حال هممون خوب شه 🙂
سلام گندم جان منم هم درد شمام
میشه با هم درد و دل کنیم ؟
خسته ام خیلییییی
سخته که پدرم پسر میخواسته و من دختر شدم و حالا منه ۲۲ ساله با دنیایی از کمبود و احساس ناامنی با کوهی از کمال گرایی میخوان شوهرم بدن و منی که از ریشه داغونم 🙃
۲۲ سال کمبود و دعوا و بحث و استرس و جیغ و داد و جر و بحث و من خنثی و خالی از هرگونه احساس ….
واقعا سخته
منم از بچه گی ازمحبت پدرم محروم بودم از یک سالگی پیش مادر بزرگم بودم وقی 6 سالم شد منو پیش خودشون بردند ولی فکر کنم اگه دست خودشون بود اصلا منو بر نمی گردوند ولی خب وقت مدرسه رفتن بود به همین خاطر بود که منو پیش خودشون اوردند از 6 ساگی تا الان تا حرفایی که از بابام شنیدم این بوده که درس بخون درس بخون و درس بخون وقتی هنوز بابامو ندیده بودم فکر می کردم بابا جون من مثل عسل شیرینه ولی الان نظرم عوض شده تنها کاری که برام انجام میده دادن خرجو مخارج مدرسمه هیچوقت احساس دوست داشتن از طرف نمی کردم وی خیی دوست داشم از اون بابا های خفن داشته باشم که از داشتن دختری درس خون مثل من به خودش افتخار کنه ولی اون از این جور ادما نیست وی من دیقه با گذش زمان به این وضع عادت کردم
من ۲۸ سالمه و تو خانواده ای بزرگ شدم که مشاجره بحث و دعوا خیلی زیاد بود همیشه بین دعواهای پدر و مادرم بودم و مشکلات مالی کم توجهی والدینم به خواسته ها و نیاز های من. هم دانشگاه رفتم و هم زمان کار کردم بعد از یه مدت صاحب کارم که یه مرد متاهله بهم علاقه نشون داد و بعد از مدتی باهاش وارد رابطه شدم هفت سال میگذره و الان متوجه شدم به خاطر احساس عدم امنیت و نیاز به حمایتی که تو بچگی ازش محروم بودم وابسته به این رابطه شدم و از جدا شدن میترسم
من خودم یه دختر ۲۲ ساله ام همیشه از بچگی ببعد همش از جانب پدرم مورد تمسخر وانتقاد قرارمیگیرفتم ازهمه چی از اندام تاهوش هرچه قدر تلاش می کنم بیشتر خورد میکرد گاهی حتی با خانودم خودش به جای اینکه بزنه تودهنشون
مدام مقایسه بیجا می کرد از بچه های خانواده خودش طرف داری می کرد جوری شده که هرچی میگن اعتماد بنفس داشته باش تو این کار موفقی تومی تونی اما قلبا نتیجه نداره بسکی به خواهر کوچکم توجه می کرد باعث شد از هیچ جنس مخالفی نتونم اعتماد کنم یافکر ازواج باشم یا ترسو و منزوی باشم
من از همون روزی ک بدنیا اومدم کمبود محبت از بابامو داشتم هیچوقت نتونستم باهاش ارتباط برقرار کنم هیچوقت یادم نمیره داد و هوار هایی ک تو خونه راه مینداخت اون روزایی ک منو زندانی میکرد همه اون گریه ها همه اون استرسا .. احساس ناامنی کنار خانواده و خونه هیچوقت نتونستم تو مسافرتا خوش بگذرونم هیچوقت نتونستم کنار بابام احساس غرور کنم هیچوقت نتونستم بابامو بغل کنم هیچوقت
برا همینه ک تصمیم گرفتم از نظر عاطفی مستقل بار بیام و وابسته کسی نباشم به شماهم همین پیشنهادو میکنم
ارزوم اینه ک ادم موفقی تو زندگیم باشم و به همه هدفام برسم ..
امیدوارم همیشه شاد و خوشحال باشین 🙂
من عین توعم
تاکالا یادم نمیاد بابام بغلم کرده باشه…:)
خونه مون از زندان بدتره،همش محدودیت!!!
سلام دوستان من حرفم با پسر هاست و نمیتونم نظری در مورد دختر ها بدم شرمنده..پسرها من خودم پدرم پولداره و ریس امور مالی شرکته گازه و ماردم خونه دار و یک عموم قاضی و دیگری دکتر و غیره…ولی از بچگی اینقدر به من گفتن درس بخونم که فراموش کردن بهم حتی کوچکترین محبت رو بکنن کن الان 18سالم هست در این سن کم دختر خالم گولم زد و با احساساتم بازی کرد و ابروی منو برد و همش از من پول میگرفت وپدرم وقتی فهمید هیچی نگفت و سر سفره بودیم میبینم گفت بابا ایراد نداره از فردا شروع کن برای کنکور بخون اصلا با خودش فکر نکرده که پسر من دلش نابود شده یکم بهش روحیه بدم یا ببرمش پیش روانشناس وهزار تا اتفاق دیگه همش میگه درس بخون با فشار من..من طوری شدم که بدون گواهینامه ماشین و برداشتم گفتم میرم یه شهر دیگه کارتون خواب میشم وزنگ زد گریه کرد گفت بیا اصلا نمیخوان درس بخونی ولی دوباره که اومدم میبینم با گفت عیب نداره از فردا شروع کن به هر چی بوده گذشته..با کن کاری کردن که حتی اجازه نمیدن برم توی کوچه..تو کودکی نزاشتن کودکی کنم طوری که من هیچ وقت اسباب بازی نداشتم میگفتن تو بزرگی تو نوجونیم هم نزاشتن نوجونی کنم..و همیشه تحت فشار بوم من الان دچار چند شحصتی شدم و تصمیم کردم چند روزه دیگه برم سربازی و ارزو میکنم که پدر و مادرم همین الان بمیرن..راستی اینو نگفتم من وقتی 8سالم بود خونمونو از داخل شهر بردن داخل روستامون تا 4سال و در این 4سال چون بچه شهری بودم و پاستوریزه مورد ازار جنسی مستقیم از طرف حدودا 30بچه شدم و در این 4 سال با تهدید منو ازار جنسی میدادن و اصلا پدرم با خودش فکر نمیکرد یچم شهری و چیزی نمیدونه شاید بچه های روستا اونو اذیت کنن مواظبش باشم در صورتی که مدرک دکترا هم داره..و اینو هم بگ که تا این 4سال همیشه بچه منو داخل بازی هاشون راه نمیدادن و مدام منو کتک میزدن و با تهدید من هم میترسیدم به کسی بگم..پدر و ماردم فکر میکنن فقط با تامین مالی همه چیز درست میشه ولی نه ادم نیاز به محبت داره……هیچ وقت از یادم نمیره که توی خونه ی خومنون در روستا با زور 12بچه با هم منو ازار جنسی دادن خدا هیچ نه اوم ها رو و نه پدر و مادرم و نبخشه..
ممنون از شما که مطالب مهمی گفتید و امیدواریم خانهواده ها احساسات فرزندان خود را متوجه شوند. در صورتی که نیاز به صحبت و مشاوره داشتید با موسسه تماس بگیرید 02166425154
واقعا متاسف شدم از این همه اذیت و آزار و بی مهری.
من از طرف تمام اون انسانها و از طرف پدر و مادر بی فکرت عذرخواهی میکنم و امیدوارم زودتر خودت رو پیدا کنی پسر خوب
آریا عزیز من تو رو کاملا درک میکنم من خودم دخترم ولی میفهمم اینکه همه اونطوری که دلشون میخواد باهات برخورد میکنن و به تو اهمیت نمیدن یعنی چی لطفاً با خودت لج نکن امیدوارم روزی برسه که این غم های تو تموم بشه
و بدون تو تنها نیستی
آریا عزیز من تو رو کاملا درک میکنم من خودم دخترم ولی میفهممت امیدوارم روزی برسه که این غم های تو تموم بشه
و بدون تو تنها نیستی
عزیزم واقعا متاسفم شدم شاید با کمک کردن به بچه های مثل خودت حالت خوب بشه..عزیزم همه ما به شیوه خودمون رنج میکشیم تو تنها نیستی..من خودمم دچار این مشکل آزار جنسی شدم به نظرم شاید بهتر کنار بیایم و بزرگش نکنیم
حالا این شده نمیدونم چه غلطی میشه بکنم که آدم شم
خسته شدم
ممنون از اطلاعات خوب تون
آریا عزیز من تو رو کاملا درک میکنم من خودم دخترم ولی میفهممت امیدوارم روزی برسه که این غم های تو تموم بشه قوی باش پسر خوب
و بدون تو تنها نیستی
عزیزم واقعا متاسفم شدم شاید با کمک کردن به بچه های مثل خودت حالت خوب بشه..عزیزم همه ما به شیوه خودمون رنج میکشیم تو تنها نیستی..من خودمم دچار این مشکل آزار جنسی شدم به نظرم شاید بهتر کنار بیایم و بزرگش نکنیم
من ت زندگی خیلی کمبود محبت دارم
از این بعدم تصمیم گرفتم بیشتر از قبل به خودم محبت کنم من از بچگی از محبت پدر محروم بودم دلم میخواد فقط به یک جای برسم همه بهم افتخار کنم کنن این دختر بدون پدر به اینجا رسیده من ت زندگیم ی دونه رفیق دارم باهاشم هر روز خیلی حرف میزنم بهم آرامش میده وقتی باهاش حرف میزنم وقتی ناامید میشم باهاش حرف میزنم امید دوباره ت دلم شکوفا میشه
\خدایا خیلی دوست دارم /
منم خودتم موفق باشی
من ت زندگی خیلی کمبود محبت دارم
از این بعدم تصمیم گرفتم بیشتر از قبل به خودم محبت کنم من از بچگی از محبت پدر محروم بودم دلم میخواد فقط به یک جای برسم همه بهم افتخار کنم بگن این دختر بدون پدر به اینجا رسیده من ت زندگیم ی دونه رفیق دارم باهاشم هر روز خیلی حرف میزنم بهم آرامش میده وقتی باهاش حرف میزنم وقتی ناامید میشم باهاش حرف میزنم امید دوباره ت دلم شکوفا میشه
\خدایا خیلی دوست دارم /
پس تنها نیستم
واقعا
نه نیستی
واقعا سخته بدون پدر بزرگ بشی
منم همین مشکلو دارم
وقتی هم با دوستام در این مورد صحبت میکنم میگن که بیخیال تو نیاز به کسی نداری ، از اون به بعدش دیگه زیاد با کسی در مورد زندگی خصوصیم حرف نمیزنم
همیشه احساس میکنم مردم دارن اذیتم میکنن و من کسی رو ندارم ، در کنارش خیلی احساس بی کسی میکنم
با اینکه خانواده ی پر جمعیتی هستیم ولی اصلا باهاشون احساس راحتی نمیکنم
همیشه دوس دارم تنها باشم و فکر کنم
به خودم و زندگیم و مشکلاتی که واسم پیش اومد و من کسی رو نداشتم
من خودمو بدبخت کردم شما نکنید هیج وقت پدرمو نمیبخشم هیچ وقت
من دقيقا همين مشكل رو دارم و با اينكه ٢٨ سالم هستش نميتونم پارتنر خوب پيدا كنم محبت كنم جواب محبت بدم يا حتي اصلا تصميمي براي ايندم بگيرم . احساس سرگشتگي خودكم بيني دارم و ميدونم كه بخاطر پدرم از هم سن هاي خودم هزار پله عقبم. دلم ميخواد تشكيل خانواده بدم اما همه ي پسر هارو ناخواسته از خودم دور ميكنم . بخدا اگر كفايت بچه داشتن نداريند اصلا ازدواج نكنيد مثلا من چه گناهي داشتم كه اين شده سرنوشتم🙁
💔😭
منم همینطور شیدا، منم همینطور :))
سلام منم قبل اینکه دنیا بیام پدرم فوت شده همیشه می ترسیدم و دستشوییم اذیتم می کرد نمی تونستم حقم را بگیرم حالا هم شوهرم هر چی از دهنش در می آد میگه و بعد مدتی معذرت می خواد کلا داغونم اگه بچه نداشتم تا به حال ولش می کردم ۲۵ سال ازدواج کردم طرف پسر عموم هم هست و پدر نداشته من را به رخم می کشه در کل شکنجه روحیم می ده فقط زنده ام برای دخترم و ۲تا پسرهام