زندگی بدون فرزند
فرزند شیرینی زندگی است و گاهی زوجین مشکلات را تنها بخاطر فرزندان تحمل می کنند. علت برخی طلاق ها نبود فرزند در زندگی مشترک است که افراد را وادار به جدایی می کند. برخی زوجین ها زندگی بدون فرزند را انتخاب می کنند چون از این مسئولیت ترس زیادی دارند. شرایط اقتصادی اولین دلیلی است که باعث شده تا زوجین تمایلی به بچه نداشته باشند. زوجینی که هر دو شاغل هستند زمان کافی برای فرزندآوری را ندارند و ترجیح می دهند تا چند سال اول زندگی را بدون داشتن فرزند سپری کنند. ناباروری باعث شده تا زوجینی که له دنبال فرزند هستند نتوانند نتیجه دلخواه را بدست آورند و سال های اول زندگی را بدون فرزند پشت سر بگذارند.
از قدیم مرسوم بوده که زوجین یکسال بعد از ازدواج فرزند آوری را شروع کنند اما امروزه این رسم کمرنگ شده و شرایط اجتماعی ایجاب می کند که زوجین در صورتی که برای فرزندآوری تمام شرایط را مهیا ببینند اقدام کنند. زندگی بدون فرزند شور و هیجان ندارد و برای اغلب زوجین یکنواخت و تکراری است. برخی به دلیل مشغله های زندگی می توانند نبود فرزند را به راحتی تحمل کنند اما برخی دیگر نیاز به فرزند دارند تا به زندگی آنها روح دیگری ببخشد. برای فرزندآوری رضایت دو طرف الزامی است چون هر دو قرار است مسئولیت فرزند را تقبل کنند. خانواده هایی که نمی توانند وظیفه خود را در قبال فرزند به راحتی انحام دهند همان بهتر که زندگی بدون فرزند را انتخاب کنند.
زندگی بدون فرزند امروزه به یک مشکل جدی تبدیل شده و به جای قضاوت زوجین بهتر است این مشکل ریشه یابی شود. اعتیاد و مشکلات روحی و روانی از دیگر عواملی هستند که به بروز این مشکل دامن می زنند. خوراک و شرایط اقلیمی باعث شده تا ناباروری در کشور رشد چشمگیری را تجربه کند و بالا بودن هزینه درمان سبب شده تا بیشتر زوجین از فرزندآوری منصرف شوند و زندگی بدون فرزند را انتخاب کنند. زوجینی که از نظر جسمی و روحی و روانی سالم هستند می توانند فرزندانی سالم را هم به جامعه تحویل دهند.
مطالعه بیشتر: تست هوش
اصلی ترین دلایل انتخاب زندگی بدون فرزند
زمانی که میشنویم زوجینی قصد به دنیا آوردن فرزند را ندارند بلافاصله آنها را قضاوت می کنیم که شاید توانایی بر عهده گرفتن این مسئولیت را ندارند اما این تنها دلیل نیست بلکه عوامل دیگری هم در بروز این مشکل دخیل هستند که در زیر به آنها اشاره می کنیم:
رهایی از قید مسئولیتهای بزرگکردن فرزندان
امروزه همه از مسئولیت بزرگ کردن فرزند اطلاع دارند و می دانند که چقدر زحمت و دردسر دارد. از شب بیداری ها به خاطر گریه کودک گرفته تا تعویض پوشک و رسیدگی در زمان بیماری و مراقبت در زمان راه افتادن و… همه مسئولیت های هستند که امروزه بیشتر زوجین از آن ترس دارند. بیشتر زن و شوهر ها ترجیح می دهند تا زمان بیشتری را صرف خود کنند به همین دلیل زیاد به فرزندآوری فکر نمی کنند. آنها بر این عقیده هستند که بدون فرزند بهتر می توانند در کار خود پیشرفت کنند و نیازی نیست تا هزینه های زیادی را صرف بزرگ شدن فرزند کنند. آنها ترجیح داده اند این گونه زندگی کنند.
نگران وجود معضلات اجتماعی
بیشتر زوجین فکر می کنند که در شرایط کنونی که فقر در جامعه زیاد است آوردن فرزند کار اشتباهی است. مشاهده برخورد مردم با کودکان این افراد را بر آن داشته تا زندگی بدون فرزند را انتخاب کنند چون از این برخورد احساس نارضایتی می کنند. آنها بر ایک باور هستند که در شرایط امروزی فرزندان امکان رشد و پیشرفت ندارند.
تغییر نقش و جایگاه زن در جوامع امروزی
امروزه بیشتر زنان در کنار خانه داری به کار بیرون هم مشغول هستند بدین ترتیب زمان کافی برای فرزندآوری ندارند. زنی که بیرون از منزل مشغول کار هست قطعا زمان کافی برای تربیت فرزندان را ندارد. با این حساب میتوانیم نتیجه بگیریم بسیاری از انتظاراتی که در گذشته از زنان میرفت در حال حاضر در حال رنگباختن است و نقش زن در تربیت و پرورش فرزند و بزرگ کردن آن روز به روز کمرنگ تر می شود.
دیدن گرفتاریهای خانوادهها و مشکلاتشان با فرزندان
ذهنیتی که افراد راجبه ارتباط خانواده و فرزندان دارند با واقعیت تفاوت زیادی دارد به طوری که در واقعیت همیشه مشکلاتی بین خانواده و فرزندان وجود دارد. این رابطه تنها شاری و خنده نیست بلکه گاهی خشم و ناراحتی هم در آن دیده می شود که زوجین تنها جنبه منفی آن را مشاهده کرده و تصمیم می گیرند تا به فرزندآوری فکر نکنند. والدینی که برای رفاه فرزندان تلاش می کنند در مقایسه با سایرین بیشتر ناراحت میشوند و تحتفشار و استرس هستند.
میخواهند تمامی وقت و عاطفهشان را صرف شریک زندگیشان کنند
عده ای هستند که ترجیح مي دهند عشق و علاقه و محبت آنها تنها برای همسرشان باشد و زندگی بدون فرزند را ترجیح مي دهند.
مطالعه بیشتر: مشاوره کودک
پیامدهای زندگی بدون فرزند
قطعا زندگی در تنهایی و بدون فرزند تکراری بوده و پیامدهای را برای زوجین به همراه دارد.
بیماری های روحی و روانی
اولین پیامد زندگی بدون فرزند است. زوج هایی که بدون بچه هستند زندگی بی کیفیتی دارند و احساس نا امیدی در آنها زیاد است. داشتن فرزند یک نیاز ذاتی است بنابراین زمانی که مانع آن می شوید در واقع این نیاز ذاتی را سرکوب می کنید. افسردگی، احساس ناقص بودن و … پیامد دیگر این مشکل است.
ترس از جدایی و تنهایی
ترس از طرد شدن توسط فرزند آن هم به دلیل ناباروری باعث طلاق زوجین می شود. آنها بر این باور هستند که در زمان پیری کسی را ندارند. بنابراین زوجین قبل از شروع زندگی مشترک باید درباره بچه دار نشدن به توافق برسند در غیر این صورت به مشکل برخورد می کنند.
اختلافات زناشویی
در صورتی زن یا مرد مشکل ناباروری داشته باشند این اختلاف روز به روز بیشتر می شود. نبود فرزند در زندگی سبب شده تا مشکلات به خانواده ها هم کشیده شود و وخیم شدن اوضاع خود باعث جدایی می شود.
نظرتون در مورد این مطلب را بنویسید(کلیک کنید)
حتما این مطالب را بخوانید
2 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
زندگی بدون فرزند خوب نیست اما قرار باشه فرزندی باشه اول باید از نظر مادی اون فرزند رو بتونیم تامین کنیم و دوم اینکه باید دوره های روانشناسی و توسعه فردی و همینطور تربیت فرزند رو گذرونده باشه
زندگی بدون فرزند خیلی سخته 20 است ازدواج کردم دیگه تحملش را ندارم نمیدونم دیگه چیکار باید بکنم از همه کس بریدم