حتما قبل از انجام تست این ویدیو را تا انتها ببینید


تست سوپر آگاهی

1- در کودکی، آرام و سازگار بودم. اگر مشکلی پیش می آمد به درون خودم پناه می بردم.



2- من در کودکی با قاطعیت عمل می کردم و هر کاری که خودم می خواستم انجام می دادم.



3- من کودکی کنجکاو بودم و معمولاً سؤالات جالبی می پرسیدم و دوست داشتم در هر زمینه ای اطلاعات کسب کنم.



4- من در کودکی تصور می کردم که شوهری دارم که به زودی به خواستگاری ام می آید.



5- در کودکی از عروسک ها و وسایلم بسیار مراقبت می کردم.



6- معمولا در جمع ها در مرکز توجه هستم، مردان به راحتی جذب ظاهر من می شوند..



7- کودک درون فعالی دارم. شهر بازی و پارک آبی کودک درون مرا فعال می کند.



8- در کودکی بیشتر بازی های من پسرانه بود و با پسرها رقابت می کردم.



9- من در کودکی عاشق مطالعه و هدف گزاری بودم و مثل دخترهای دیگر رفتار نمی کردم



10- اغلب در نوجوانی تصور می کردم که بزرگ شده ام و همسری دارم که باید از او مراقبت کنم.



11- از بچگی علاقه ای به داشتن دوستان زیاد نداشته ام و تنها یک دوست نزدیک که مانند خواهری برایم باشد کفایت می کند.



12- من بیشتر نقش مادر را برای عروسک هایم بازی می کردم . به آن ها غذا می دادم و گاهی به گردش می بردم.



13- ظاهر، آرایش و لباس پوشیدنم خاص و شیک است و توجه دیگران را جلب می کند.



14- در نوجوانی در تصمیم گیری هایم تردید زیادی داشتم و دوست داشتم دیگران کمکم کنند.



15- در محیط کار خیلی زود رنج و دارای استرس هستم و دوست دارم در محیطی کار کنم که آشنا باشند.



16- ورزش، دویدن، کمپینگ در طبیعت، ماهیگیری، قایقرانی، شنا، اسب سواری و اسکی از علایق من است.



17- به دلیل تمایل زیادم برای کمک به دیگران، کارهای خدماتی مانند مربی گری، پرستاری و مددکار اجتماعی را می پسندم.



18- برای پیشرفت در کار همیشه از قبل برنامه ریزی می کنم. در هنگام كار كردن بسيار جدي و دقيق هستم.



19- سلیقه من در خرید وسایل خانه و آشپزخانه بسیار خوب است.



20- نسبت به آنچه در زندگی ام رخ می دهد پذیرش بالایی دارم و فکر می کنم حتما این طور به صلاحم بوده است.



21- معمولا در محل کار و در جمع ها در مرکز توجه هستم. مردان براحتی به من جذب می شوند.



22- از هر فرصتی استفاده می کنم تا ثابت کنم زنان نه تنها ضعیف تر از مردان نیستند بلکه برتری های زیادی نیز دارند.



23- عقیده دارم زن و شوهر باید با هم همه جا بروند و معاشرت ها و دوستانشان کاملا مشترک باشند.



24- در ازدواج به دنبال کسی هستم که حامی من باشد و هوایم را داشته باشد.



25- بسیار برایم مهم است که در محیط کار از همه بهتر و توانمندتر باشم.



26- معمولا در گوشه ای تنها می نشینم و در آرامش زیاد به درون خود پناه می برم.



27- طرف مقابلم باید مثل پرنسس ها با من برخورد کند. و مردی باشد که همیشه لحظات رمانتیک ایجاد کند و هر چه دوست دارم را فراهم کند.



28- دوست دارم در محیط کار کسی مانند پدر یا برادر بزرگتر حامی من باشد.



29- خانه مکان امنی برای من است به همین خاطر تمایل چندانی برای کارکردن در بیرون از خانه یا حضور در اجتماع ندارم



30- آدمی بسیار منطقی هستم حتی در اوج بحران های عاطفی می توانم طبق آنچه به صلاح خود می دانم رفتار کنم.



31- همیشه حواسم به اطرافیانم هست و از تمام اتفاقاتی که در فامیل یا محیط کارم می افتد با خبرم.



32- لباس هایم بیشتر اسپرت و راحت هستند. در قید و بند مد و تیپ خانُمانه نیستم.



33- من علاقه ی زیادی به داشتن فرزند دارم و احساس می کنم زندگی بدون بچه معنا ندارد.



34- با "نه" گفتن به دوستانم مشکل دارم، دوستانم معمولا شخصیتی قویتر از من دارند و حالت حمایتگری دارند.



35- در صورتی می خواهم بچه دار شوم که عاشق شوهرم باشم، هرچند نگران این هستم که بچه دار شدن باعث شود اندامم به هم بخورد.



36- من زنهايي را كه با مردان كل كل مي كنند و از آنها كم نمي آورند را مي پسندم و تحسين مي كنم.



37- من برای امور اجتماعی با مردان راحت تر از زنان هستم، ولی همیشه فاصله عاطفی را حفظ می کنم.



38- شوهرم کانون خانواده و زندگی ام است. او بر همه کس اولویت دارد.



39- من همه چیز را همان گونه که هست می پذیرم و دلیلی به تغییر کردن ندارم.



40- روابط دوستانه ی من بعد از تولد بچه بیشتر با مادران دیگر هست که با هم در مورد بچه ها گفتگو کنیم و کارهای آن ها را انجام دهیم.



41- بسیار دوست دارم که فردی قوی باشد که راه موفقیت و رشد را به من نشان دهد و حمایتم کند



42- آرایشگری، مد و طراحی لباس، کارهای هنری مثل نقاشی، موسیقی و... را دوست دارم.



43- من همیشه صاحب اختیار خودم بوده ام و هيچكس در هيچ جايگاهي نيست كه بتواند من را كنترل كند.



44- در زمینه های کاری که به برنامه ریزی، مدیریت، حساب و کتاب و سازماندهی نیاز دارند با استعداد و علاقمندم.



45- درآمد ماهیانه شما حدودا چقدر است؟



46- خانه ام باید با شکوه و مجلل و نشان دهنده جایگاه اجتماعی من باشد و همه را تحت تاثیر قرار دهد.



47- همیشه تمایل زیادی به مسائل عرفانی داشته ام و مسائل عادی برایم مهم نیستند.



48- من خانمی احساساتی هستم که معمولا سنگ صبور دیگرانم.



49- در تصمیماتم دچار تردید می شوم و خیلی از اطرافیانم کمک می گیرم.



50- رابطه عاطفی ام را تا جایی ادامه می دهم که برایم شور و شادی به همراه داشته باشد و از آن لذت ببرم.



51- برای من رقابت کردن و طرفداری از حقوق زنان و شرکت در فعالیت های اجتماعی یا ورزش خیلی مهم است.



52- در همه کارها بخصوص در زمینه مالی، فردی محتاط و دور اندیش هستم و همیشه بخشی از درآمدم را به پس انداز اختصاص می دهم.



53- نوعی رقابت پنهان با زنان دارم و دوست ندارم از من بالاتر باشند



54- همه اطرافیانم من را به عنوان یک زن معنوی می شناسند که به دیگران کاری ندارد.



55- از محیط های کاری تجاری و رقابتی دوری می کنم چون آرامش روانی ام را برهم می زنند.



56- دقیقاً نمی دانم مهم ترین چیز زندگی چیست و هر جا و در هر موقعیتی یک چیز برایم مهم می شود.



57- رسیدن به اندامم و تفریح و داشتن لحظات شاد و رمانتیک مهم ترین چیز است.



58- به رنگ شاد مانند سبز و صورتی و لباس ها و وسائل دخترانه خیلی علاقه دارم.



59- درس خواندن و ادامه تحصيلات و كسب مدرك براي من بسيار مهم بوده و اين موضوع براي من از ملاكهاي ارزشيابي و تصميم گيري است.



60- عاشق ازدواج و زندگی مشترک می باشم و باور دارم یک زن تنها با وجود یک مرد در زندگی اش کامل می شود.



61- من بسيار آرام و ساكت هستم و در اين آرامش و سكوت احساس امنيت زيادي با خودم دارم.



62- آشپزی، نان و شیرینی پزی، پرورش گیاهان، خیاطی و بافتنی از علایق من است.



63- به خوبی از پس خودم در زندگی برمی آیم و به هیچ مردی احساس نیاز نمی کنم.



64- برای تجربه جنبه های مختلف زندگی هیجان و اشتیاق دارم و بطور کل زندگی را دوست دارم.



65- من معمولا لباس های ساده و راحت را انتخاب می‌کنم و چندان پیرو مد نیستم. راحت بودن لباس برای من ارجحیت دارد.



66- من لباس‌های راحت، گشاد و کفش های ورزشی و اسپرت را ترجیح می‌دهم. به نظر من لباس ها جنسیت ندارند و دختران هم می‌توانند لباس پسرانه بپوشند.



67- ترجیح می‌دهم لباس پوشیدنم برای جنس مخالف جلب توجه نکند. برای همین از لباس‌های ساده و با رنگبندی ساده استفاده میکنم.



68- ترجیح می‌دهم برای رضایت همسرم در منزل لباس‌های شیک بپوشم، اما گاهی کارهای خانه و رسیدگی به امورات بچه ها این اجازه را به من نمی دهد.



69- برایم بسیار مهم است که در مهمانی و عروسی لباسم‌ تک باشد و هیچکدام از زنان دیگر مشابه لباس من را نپوشیده باشند.‌ همچنین دوستدارم در منزل و برای همسرم لباس آراسته و شیک بپوشم.



70- عاشق لباس‌های دخترانه، و با رنگ های شاد مانند صورتی و سبز هستم.



71- سلیقه بالایی در شیک پوشی و انتخاب لباس دارم. همیشه لباس پوشیدن خاص است و به شیک پوشی معروفم.



72- اغلب کسی را نداشته ام که از من حمایت کند، حرفهایش را با من بزند و عمیقاً نگران اتفاقاتی باشد که برایم می افتد.



73- به طور کلی، کسی نبوده که به من عاطفه، محبت و صداقت نشان دهد.



74- در بیشتر اوقات زندگی این احساس به من دست نداد که برای فرد دیگری، شخص ویژه و ممتازی به شمار میروم.



75- در غالب اوقات کسی را نداشتم که واقعاً در دل به من گوش دهد، مرا بفهمد یا اینکه احساسها و نیازهای واقعی مرا درک کند.



76- وقتی که نمیدانستم کاری را چگونه انجام دهم، به ندرت شخصی پیدا میشد که مرا نصیحت و راهنمایی کند.



77- به افراد نزدیک خودم خیلی وابسته ام، چون می ترسم مبادا مرا ترک کنند.



78- آنقدر به دیگران نیازمندم که نگران از دست دادن آنها هستم.



79- نگرانم مبادا نزدیکانم مرا ترک کنند یا مرا به حال خود رها کنند.



80- وقتی احساس میکنم کسی که برایم مهم است از من دوری میکند، مأیوس میشوم.



81- برخی اوقات آنقدر نگران آن هستم که دیگران مرا ترک کنند که آنها را از خودم دور میکنم.



82- احساس میکنم مردم از من سودجویی میکنند.



83- احساس میکنم باید در حضور دیگران از خودم محافظت کنم، چون در غیر این صورت عمداً به من آسیب میزنند.



84- دیگران دیر یا زود به من خیانت میکنند.



85- نسبت به انگیزه های دیگران سوءظن شدید دارم.



86- معمولاً به طور جدی به انگیزه های نهانی مردم فکر میکنم.



87- وصله ناجور اجتماع هستم.



88- اساساً با دیگران خیلی فرق دارم.



89- نمیتوانم به کسی تعلق خاطر داشته باشم، انسان گوشه گیری هستم.



90- احساس میکنم با مردم بیگانه ام.



91- همیشه احساس میکنم در جمع جایی ندارم.



92- مردان یا زنانی که دوستشان دارم، وقتی عیب های مرا ببینند، نمی توانند دوستم داشته باشند.



93- اگر کسی واقعاً مرا بشناسد، مایل نیست با من رابطهای صمیمی داشته باشد.



94- لیاقت عشق، توجه و احترام دیگران را ندارم.



95- احساس میکنم هیچکس مرا دوست ندارد.



96- در بسیاری از جنبه ها، چنان شخصیت پر عیب و ایرادی دارم که نمیتوانم در کنار دیگران راحت باشم.



97- تقریباً هیچ کاری را نمیتوانم به خوبی دیگران انجام دهم.



98- هر زمان پیشرفتی در کارم به وجود می آید، احساس بیکفایتی میکنم.



99- بیشتر مردم در حوزه های شغلی و تحصیلی از من تواناترند.



100- نمیتوانم مانند اغلب مردم در کارهایم با استعداد باشم.



101- در کار یا تحصیل مثل بقیه باهوش نیستم.



102- احساس میکنم نمیتوانم به تنهایی از پس کارهای روزمره زندگی ام بر بیایم.



103- فکر میکنم در انجام کارهای روزمره، آدم وابسته ای هستم.



104- عقل درست و حسابی ندارم.



105- اصلاً به قضاوت های خودم در موقعیت های روزمره اعتماد ندارم.



106- احساس میکنم نمی توانم به تنهایی گلیم خودم را از آب بیرون بکشم.



107- نمیتوانم از شرّ این احساس رها شوم که مبادا اتفاق بدی بیفتد.



108- احساس میکنم هر لحظه ممکن است یک فاجعه طبیعی، جنایی، حقوقی یا پزشکی برایم اتفاق بیافتد.



109- آدم ترسویی هستم.



110- میترسم تمام سرمایه خود را از دست بدهم و بیچاره شوم.



111- اغلب نگرانم از اینکه دچار سکته قلبی یا بیماری سرطان شوم، حتی وقتی دلایل پزشکی کمی برای این نگرانی وجود دارد.



112- قادر نیستم از والدینم جدا شوم، کاری که همسن و سالهایم انجام میدهند.



113- من و والدینم تمایل داریم خود را بیش از حد در زندگی و مسائل یکدیگر درگیر کنیم.



114- اگر من و والدینم، مسائل جزیی و خصوصی خود را از یکدیگر پنهان کنیم، احساس گناه یا خیانت می کنیم.



115- اغلب احساس میکنم که انگار سایه سنگین والدینم دائم بر سر من است … نمیتوانم یک زندگی جداگانه برای خودم داشته باشم.



116- هویت من چنان با هویت والدینم و همسرم گره خورده است که نمیدانم کی هستم و چه میخواهم.



117- در کار دیگران دخالت نمیکنم، چون از عواقب دخالت در کار آنها میترسم.



118- احساس میکنم چاره ای ندارم جز اینکه به خواسته های دیگران تن بدهم، چون در غیر این صورت یا مرا ترک میکنند یا در صدد تلافی بر می آیند.



119- در روابطم، به دیگران اجازه میدهم که بر من مسلط شوند.



120- همیشه به دیگران اجازه داده ام که به جای من تصمیم بگیرند، در نتیجه واقعاً نمیدانم چه میخواهم.



121- خیلی برایم مشکل است که از دیگران تقاضا کنم حقوقم را رعایت و احساساتم را درک کنند.



122- در نهایت، کار مراقبت از نزدیکانم روی دوش من است.



123- آدم خوبی هستم چون بیش از آنکه به فکر خودم باشم به فکر دیگرانم.



124- مهم نیست که چقدر سرم شلوغ است، من همیشه میتوانم وقتی را برای دیگران کنار بگذارم.



125- همیشه به درد و دل دیگران گوش داده ام.



126- اطرافیانم معتقدند که من برای رفع نیازهای دیگران خیلی تلاش میکنم، ولی برای خودم کاری انجام نمیدهم.



127- خجالت میکشم که احساسات مثبت ام (مثل محبت و توجه) را به دیگران بروز دهم.



128- از اینکه احساساتم را به دیگران ابراز کنم خیلی شرمسار می شوم.



129- برای من خیلی سخت است که صمیمی و بیتکلف رفتار کنم.



130- آنقدر خودم را کنترل میکنم که مردم فکر میکنند آدم بی احساسی هستم.



131- از نظر دیگران من عصبی و ناراحت هستم.



132- باید در هر کاری که انجام میدهم بهترین باشم، نمیتوانم بپذیرم که نفر دوم باشم.



133- سعی میکنم نهایت تلاش خودم را بکنم، خوب بودن نسبیِ کار، هیچگاه مرا راضی نمی کند.



134- باید به تمام مسئولیتهایم عمل کنم.



135- احساس میکنم برای پیشرفت و دستیابی به خواستهایم، همواره تحت فشار هستم.



136- وقتی که کاری را اشتباه انجام می دهم، نمیتوانم خودم را ببخشم یا دست به بهانه تراشی میزنم.



137- وقتی از کسی چیزی میخواهم، خیلی برایم سخت است نه بشنوم.



138- آدم خاصی هستم و نمیتوانم محدودیتهایی را که بر سر راه دیگران وجود دارد، بپذیرم.



139- از اینکه مرا محدود کنند یا جلوی کارم را بگیرند، به شدت متنفرم.



140- احساس میکنم نباید از قوانین و قراردادهای بهنجاری که مردم تابع آن هستند اطاعت کنم.



141- احساس میکنم کارها و خواسته های من، ارزشمندتر از کارها و خواسته های دیگران است.



142- حوصله انجام کارهای متداول زندگی یا کارهای ملال آور را ندارم.



143- اگر به یکی از اهدافم نرسم، زود مأیوس میشوم و دست از تلاش بر میدارم.



144- خیلی برای من سخت است که بخاطر دستیابی به هدف بلندمدت، از سر خیر رضایتمندی فوری بگذرم.



145- نمیتوانم خودم را مجبور کنم که کارهای بدون لذت را انجام دهم، حتی اگر بدانم که این کارها نتایج خوبی به دنبال دارد.



146- به ندرت توانسته ام به تصمیم ها و راه حل های خودم پایبند باشم.



147- حتی وقتی که تمام تلاش خود را به‌کار می‌گیرم، باز هم برای کارهای انجام نشده، خود را مقصر می‌دانم.



148- می­دانم که هر­کسی مشکلاتی دارد، ولی مشکلات من آنقدر زیاد است که نمی­توانم از خودم راضی باشم.



149- وقتی­که متأثر می­شوم، قادر نیستم با­دقت آن مسأله­ای که مرا ناراحت می­کند را شناسایی کنم.



150- بعضی از افراد باعث می‌شوند در من احساس بدی نسبت به خودم ایجاد شود.



151- وقتی چیزی را خراب می­کنم یا اوضاع برایم به­هم می­ریزد، حرف­های سرزنش کننده­ای به خودم می‌زنم: غیر از یک بازنده چیزی نیستم، من یک احمقم، من هرگز کار خوبی انجام نمی‌دهم.



152- از شیوه لباس پوشیدن و رفتار خودم خجالت‌زده هستم.



153- در موقعیت‌هایی که بايد از خودم عاطفه نشان دهم احساس راحتی نمی‌کنم.



154- دست دادن و بغل کردن کسی که از نزدیکان من نیست برایم نامأنوس و غیر‌طبیعی است.



155- چیزی­ را­ که دوست دارم و­ یا می­خواهم، تا­زمانی­که به­دست نیاورده­ام، ذهنم ­را مشغول می­کند.



156- ممکن است مواردی برای اصلاح شدن در من وجود داشته باشد ولی خودم را آنطور که هستم دوست دارم.



157- چیزهایی را بیان می‌کنم که بعدها باعث پشیمانی من می‌شود.



158- لحظاتی است که خودم را خیلی قوی، توانمند و سرشار از انرژی می‌دانم.



159- وقتی با کسی که عصبانی است مواجه می‌شوم دست و پای خود را گم می‌کنم.



160- من نیاز دارم متفاوت از دیگران باشم.



161- وقتی تصمیم می‌گیرم که کاری انجام دهم با تمام موانع سر راه درگیر می‌شوم.



162- قادر نیستم از فکر کردن به مشکلات دست بکشم.



163- لازم ­است تا­ زمانی­ که شخصی را واقعاً نشناخته‌ایم با او سرد و بی تفاوت برخورد کنیم.



164- تمام تلاش خود را به کار می‌گیرم تا گریه نکنم.



165- گفتن چیزهایی مثل (دوستت دارم) برایم مشکل است حتی وقتی­که واقعاً احساس را دارم.



166- من تمام تلاشم را به کار می‌گیرم حتی اگر کسی ناظر بر کارم نباشد.



167- خسته و دلتنگ می‌شوم.



168- وقتی که افراد لیاقت دارند از آن‌ها تقدیر می‌کنم.



169- برای چیزهایی که دیگران حتی به آن‌ها فکر نمی‌کنند، نگران می‌شوم.



170- برای پیشرفت نیاز به تشویق و تحریک دیگران دارم.



171- با افراد هیجانی احساس راحتی نمی‌کنم.



172- زندگی من پر از راه‌های کور (بن بست) است.



173- از کارم راضی نیستم مگر آن که کسی از من تمجید کند.



174- وقتی ­از مشکلات فرد­ دیگری اطلاع پیدا می­کنم به­سرعت راه­ حل­های متعددی به­ذهنم خطور می‌کند.



175- من کارهایی را انجام می‌دهم که مردم از من انتظار دارند حتی اگر موافق آن‌ها نباشم.



176- اطرافیان به ­من می­گویند ­که در­ مقابل مشکلات کوچک واکنش بیش از حد نشان می‌دهم.



177- هر چند که کارها را پیش برده باشم باز هم خودم را به خاطر کم کاری سرزنش می­کنم.



178- من به دلایلی که نمی‌توانم بفهمم خود را بدبخت می­دانم.



179- من به توانایی خودم اعتماد دارم.



180-   آیا از یک ماه گذشته تا امروز این احساس در شما وجود داشته که از نظر جسمانی سالم و وضع خوبی دارید؟



181- آیا از یک ماه گذشته تا امروز این احساس در شما وجود داشته که دچار ضعف و سستی هستید؟



182- آیا از یک ماه گذشته تا امروز این احساس در شما وجود داشته که دچار ضعف و سستی هستید؟



183- آیا از یک ماه گذشته تا امروز این احساس در شما وجود داشته که سردرد دارید؟



184- آیا از یک ماه گذشته تا امروز این احساس در شما وجود داشته که سردرد دارید؟



185- آیا از یک ماه گذشته تا امروز این احساس در شما وجود داشته که سرتان را محکم به چیزی مثل دستمال بسته‌اند یا اینکه فشاری به سرتان وارد می‌شود؟



186- آیا از یک ماه گذشته تا امروز این احساس در شما وجود داشته که بعضی وقت‌‌ها بدنتان داغ و یا سرد می‌‍شود؟



187- آیا از یک ماه گذشته تا امروز اتفاق افتاده که بر اثر نگرانی دچار بی‌خوابی شده باشید؟



188- آیا از یک ماه گذشته تا امروز شب‌ها وسط خواب بیدار می‌شوید؟



189- آیا از یک ماه گذشته تا امروز این احساس در شما وجود داشته که دائما تحت فشار هستید؟



190- آیا از یک ماه گذشته تا امروز عصبانی و بدخلق شده‌اید؟



191- آیا از یک ماه گذشته تا امروز بدون هیچ دلیل قانع‌کننده‌ای هراسان و وحشت‌زده شده‌اید؟



192- آیا از یک ماه گذشته تا امروز متوجه شده‌اید که انجام هر کاری از توانایی شما خارج است؟



193- آیا از یک ماه گذشته تا امروز این احساس در شما وجود داشته که در تمامی مدت عصبانی هستید و دلشوره دارید؟



194- آیا از یک ماه گذشته تا امروز توانسته‌اید خودتان را مشغول و سرگرم نگه‌دارید؟



195- آیا از یک ماه گذشته تا امروز اتفاق افتاده که برای انجام کارهایتان بیشتر از حد معمول وقت صرف نمایید؟



196- آیا از یک ماه گذشته تا امروز به‌طور کلی این احساس در شما وجود داشته که کارها را به خوبی انجام می‌دهید؟



197- آیا از یک ماه گذشته تا امروز از نحوه انجام کارهایتان احساس رضایت می‌کنید؟



198- آیا از یک ماه گذشته تا امروز این احساس در شما وجود داشته که نقش مفیدی در انجام کارها به عهده دارید؟



199- آیا از یک ماه گذشته تا امروز توانایی تصمیم‌گیری درباره مسائل را داشته‌اید؟



200- آیا از یک ماه گذشته تا امروز قادر بوده‌اید از فعالیت‌های روزمره زندگی لذت ببرید؟



201- آیا از یک ماه گذشته تا امروز فکر کرده‌اید که شخص بی‌ارزشی هستید؟



202- آیا از یک ماه گذشته تا امروز این احساس در شما وجود داشته که زندگی کاملا ناامیدکننده است؟



203- آیا از یک ماه گذشته تا امروز این احساس در شما وجود داشته که زندگی ارزش زنده ماندن را ندارد؟



204- آیا از یک ماه گذشته تا امروز به این مسئله فکر کرده‌اید که ممکن است زندگی خود را نابود کنید؟



205- آیا از یک ماه گذشته تا امروز این احساس در شما وجود داشته که گاهی چون اعصابتان بیش از حد خراب است نمی‌توانید کاری انجام دهید؟



206- آیا از یک ماه گذشته تا امروز به این نتیجه رسیده‌اید که ای‌کاش مرده بودید و اصولاً از شر زندگی خلاص شوید؟



207- آیا از یک ماه گذشته تا امروز این فکر به ذهنتان رسیده است که بخواهید به زندگی‌تان خاتمه دهید؟



شما تا چه حد به مباحث خودشناسی و روانشناسی علاقه مند هستید؟

دوستان خارج از کشور شماره همراه خود را بدون 0 وارد کنند مثلا با پیش شماره آمریکا 19876543210 لطفا 00 اول پیش شماره را وارد نکنید